سفارش تبلیغ
صبا ویژن

داریوش آریا

تا حالا که دوست داشتم هر مطلبی مینویسم از خودم باشه چون انشایم خوبه ولی وقت ندارم و سرم هم شلوغه برا همین مطالب خودم زیاد خوب نیست چون مطلبی که می نویسی باید فوق العاده باشه تا دیگران رغبت کنن اونو بخونن .

29 دی - 19 ژانویه؛ در تاریخ چه گذشت؟

 
 
 
امروز 29 دی برابر با 19 ژانویه تقویم میلادی است. روزی که در تاریخ آبستن وقایع و اتفاقات زیادی در ایران و جهان بوده است. به مرور برخی از این وقایع می‌پردازیم.
 
 
 
رویدادها:

570 - طبق تقویم میلادی، حضرت محمد (ص) 19 ژانویه این سال (ماه ربیع الاول در سال هجری قمری) در مکه تولد یافت. در آن زمان خسروانوشیروان بر ایران سلطنت می کرد و همان سال واحد های ارتش ایران حبشی ها را از یمن بیرون راندند.

1492 - پایان حاکمیت اسلام در اندلس اسپانیا پس از یورش مسیحیان

از اوایل قرن هشتم میلادی برابر با اواخر اولین قرن هجری، مسلمانان که بیش از نیم قرن از حکومتشان در جنوب غربی آسیا و شمال افریقا می‏گذشت به اسپانیا لشکرکشی کردند و آن را ضمیمه حکومت اسلامی نمودند. در طول صدها سال حکومت مسلمانان در اسپانیا که به اندلس شهرت یافته بود، مراکز متعدد فرهنگی و اقتصادی به وجود آمده و شهرهای فراوانی ساخته و تجدید بنا شد. در اواخر قرن پانزدهم میلادی، اندلس دستخوش موج عظیمی از حملات پی در پی مسیحیان گردید و قلمرو مسلمانان، در شرق و غرب، یکی پس از دیگری به دست مسیحیان افتاد. در طی حملات بعدی، بسیاری از شهرهای غربی به تصرف مهاجمان مسیحی درآمد و از آن پس، اوضاع اندلس رو به پریشانی نهاد. حملات سنگین مسیحیان باعث تضعیف بیشتر قوای مسلمانان و کاهش قدرت آنان گردید و مسیحیان را در تصرف دیگر شهرهای اندلس، مصمم‏تر ساخت. پس از چندی پرتغالی‏ها سرزمین‏های جنوب غربی را مورد تجاوز قرار داده و علی رغم تحمل تلفات فراوان، با تصرف نقاط مختلف اندلس شامل قرطبه و اِشبیلیه، آخرین ضربات را بر پیکر اندلس وارد آوردند. هنوز مدت زیادی از این تجاوزات نگذشته بود که تمام شهرهای اسلامی اندلس در شمال، غرب و شرق به دست مسیحیان افتاد و از فرمان‏روایى پهناور و مقتدر مسلمانان در اندلس، جز غرناطه در جنوب و چند شهر کوچک، دیگر چیزی باقی نماند. سرانجام مهاجمان مسیحی با حمله‏ای وسیع و پس از 9 ماه محاصره، شهر غرناطه، آخرین پایگاه مسلمانان در اندلس را که در دوران شکوفایى تمدن اسلامی در طی چندین قرن به عنوان مهد این تمدن به شمار می‏رفت، در 19 ژانویه 1492م تصرف کردند و به این ترتیب اندلس پس از حدود 800 سال به طور کلی از دست مسلمانان خارج شد. مسلمانان در هنگام حکومت خود در اندلس، در نشر فرهنگ و تمدن اسلامی کوشیدند و تمدنی درخشان با شهرهای آباد، کشاورزی، صنایع و معماری پرشکوه به وجود آوردند. بدین وسیله بود که تمدن اسلامی و قسمت مهمی از علم و ادب یونان از طریق اسپانیا به اروپای غربی انتقال یافت. و از میان مسلمانان اندلس، دانشمندان بزرگی در علوم گوناگون ظاهر شدند و در بسط تمدن اسلامی کمک شایانی کردند.

29 دی - 19 ژانویه؛ در تاریخ چه گذشت؟
نبرد آندلس

1629 - روزی که شاه عباس یکم درگذشت

امروز، 19 ژانویه، سالروز درگذشت شاه عباس یکم است که در سال 1629 میلادی در اشرف (بهشهر) فوت شد. شاه عباس برای آگاه شدن «بدون واسطه» از مشکلات مردم برخی از شبها بگونه ای ناشناس در کوچه و پس کوچه و این گوشه و آن گوشه به پرسه زنی می پرداخت. پس از انقراض ساسانیان، شاه عباس نخستین زمامدار ایران بود که قدرت را به طور کامل در پایتخت متمرکز ساخت، مرزهای ایران را به خطوط عهد باستان نزدیک کرد و ایران باردیگر دارای یک نیروی دریایی موثر شد، با کشور های دوردست مناسبات سیاسی و بازرگانی برابر برقرار ساخت و دست به عمران و آبادانی زد. وی اصفهان [شهر مرکزی کشور] را پایتخت ایران کرد و به صورت زیباترین شهر جهان آن زمان در آورد، امنیت راههای ارتباطی را تامین و کاروانسراهای متعدد برای تسهیل حمل و نقل ایجاد، و ایران را دارای یک ارتش ملی کرد که سربازان آن از میان همه مردم انتخاب می شدند، نه افراد چند ایل. شاه عباس به دلیل باز شدن پای اروپائیان به آبهای مشرق زمین، نسبت به امنیت خلیج فارس بسیار حساس بود.

29 دی - 19 ژانویه؛ در تاریخ چه گذشت؟
شاه عباس یکم

1944 - قطع روابط ایران با دولت سعودی در سال 1322

دولت وقت ایران در پی اعتراض به اعدام یک زائر ایرانی به نام ابوطالب یزدی در جریان مناسک حج، 29 دیماه 1322 هجری خورشیدی (19 ژانویه 1944 میلادی) مناسبات دیپلماتیک خودرا با دولت سعودی قطع کرد. این زائر به تصمیم مقامات سعودی گردن زده شده بود. دولت وقت ایران عمل دولت دولت سعودی را غیر منصفانه خوانده بود. درپی قطع روابط دو کشور، تامدتی ایرانیان قادر به مسافرت به کشور سعودی نبودند.

1946 - مجلس کار دهخدا را عام المنفعه اعلام کرد

مجلس شورای ملی 29 دیماه 1324 (19 ژانویه 1946) تلاش فرهنگی علی اکبر دهخدا را یک کار عام المنفعه اعلام و دولت را مأمور چاپ و انتشار فرهنگ دهخدا و تکمیل کار و ادامه پژوهش های او کرد. با مصوّبه مجلس، هزینه این کار فرهنگی عام المنفعه بر عهده دولت قرارگرفت و دفتری برای انجام آن تأسیس و شماری از زبانشناسان، تاریخدانان و ادیبان در آن سرگرم بکار شدند.

29 دی - 19 ژانویه؛ در تاریخ چه گذشت؟
علی اکبر دهخدا

علی اکبر دهخدا از نویسندگان و فرهنگیان بنام کشور مدت ها عضو شورای عالی معارف (فرهنگ)، رئیس دانشکده حقوق و مشاورِ عالی وزارت فرهنگ بود. وی همچنین یک روزنامه نگار برجسته و از طنزنویسان اولیه جراید ایران بود.

1811 - «غرور و تبعیض» جین آستین منتشر شد

19 ژانویه سال 1811 در لندن داستانی انتشار یافت که عنوان کتاب «غرور و تبعیض» بود. نویسنده داستان خود را معرفی نکرده بود و اسم مستعار هم نگذاشته بود و ناشر کتاب به جای نام مولف نوشته بود: یک بانو (A Lady).

29 دی - 19 ژانویه؛ در تاریخ چه گذشت؟

 با اینکه نویسنده داستان خودرا معرفی نکرده بود، هجوم مردم برای خرید این کتاب آنچنان بود که ظرف یک هفته به چاپ دوم و ظرف دو ماه به چاپ هفتم رسید و همین امر سبب شد که هرکس در صدد کشف نویسنده آن برآید تا بداند که این نوشته جالب کار چه کسی است. هر کس حدس و گمانی می زد و سرانجام «جین آستن Jane Austen» به عنوان نویسنده آن شناخته و اعلام شد.

دلیل توجه مردم به خواندن این داستان این بود که جامعه انگلستان در آن زمان ـ به رغم اینکه ناپلئون بناپارت کمر به نابودی این کشور بسته بود ـ در آتش تبعیض می سوخت و مردم از هرگونه تبعیض خسته شده بودند و «تبعیض» موضوع روز بود و این نویسنده، مسئله را به موقع تشخیص داده و به صورت داستانی جالب و دلکش درآورده و همه زشتی های «تبعیض» را در آن منعکس و تشریح کرده بود. تاثیر همین داستان سبب کاهش و رخت بربستن نسبی تبعیض از آن جامعه شد.

1883 - برای اولین بار، لامپ رشته‌ای ساخته شده توسط توماس ادیسون در نیوجرسی شروع به کار کرد.

29 دی - 19 ژانویه؛ در تاریخ چه گذشت؟

1793 - دادگاه انقلاب فرانسه لویی 16 را به اعدام با گیوتین محکوم کرد

در این روز در سال 1793 دادگاه انقلاب فرانسه لویی 16 شاه برکنارشده این کشور را به جرم خیانت به میهن ـ با درخواست از خارجی برای لشکر کشی به فرانسه، ولخرجی بی حساب از خزانه کشور، نادیده گرفتن حقوق مردم و دادن دستور تیراندازی به مردمی که دست به اعتراض عادلانه زده بودند و در نتیجه کشته شدن شماری از آنان به اعدام با گیوتین در ملاء عام محکوم کرد.

29 دی - 19 ژانویه؛ در تاریخ چه گذشت؟

این حکم، دو روز بعد به اجرا در آمد. لویی 16 هنگام اعدام 39 ساله بود.

1942 - قوای ژاپنی در طی جنگ جهانی دوم تجاوزات خود را به برمه آغاز کردند.

1991 - در ساعات بعد از نیمه شب این روز در سال 1991 و در جریان جنگ برای اخراج نیروهای صدام حسین از کویت، یک موشک عراقی ساخت روسیه از نوع اسکاد به شهر تل اویو در اسرائیل اصابت کرد (عکس مقابل). به گزارش مقامات اسرائیلی، اصابت این موشک تنها شماری را در تل اویو مجروح کرد. [طبق یک گزارش، 14 تن را]. این دومین موشک عراقی بود که به سوی اسرائیل پرتاب شده بود. نخستین موشک به حیفا اصابت کرده بود. این موشک پرانی، انتقام عراق از اسرائیل بشمار آورده شده است که تاسیسات اتمی عراق را بمباران کرده بود.

29 دی - 19 ژانویه؛ در تاریخ چه گذشت؟
عکس از اسوشییتدپرس

موشک پرانی عراق به اسرائیل یک روز پس از آغاز جنگ مؤتلفین با عراق بر سر کویت آغاز شده بود. عراقی ها جمعا هشت موشک اسکاد به اسرائیل پرتاب کردند.

1993 - کشور های جمهوری چک و اسلواکی به عضویت سازمان ملل متحد درآمدند.

2003 - تظاهرات در آمریکا و چند کشور دیگر برای جلوگیری از جنگ عراق

18 ژانویه سال 2003 و روزهای پس از آن تا نیمه فوریه، در چند کشور جهان و همچنین در چند شهر آمریکا تظاهرات ضد جنگ بر پا شده بود. تظاهرات ضد جنگ در شهر رم میلیونی بود و طبق برخی گزارش ها سه میلیون نفر در آن شرکت کرده بودند. تظاهرات برلین و لندن نیز صدها هزار نفری گزارش شده بود. این تظاهرات در پی تهدید عراق از سوی همکاران نزدیک جورج دبلیو بوش و همچنین نخست وزیر وقت انگلستان و انتشار تفسیرهایی که وقوع حمله نظامی به عراق را قطعی نشان می داد برگزار شده بود. عکس های زیر چند منظره از این تظاهرات را در شهر واشنگتن پایتخت ایالات متحده، کالیفرنیا، لندن، رم و برلین نشان می دهد.

29 دی - 19 ژانویه؛ در تاریخ چه گذشت؟

 تظاهرات کننده خواسته بودند که مسئله عراق به جای جنگ از راههای دیگر که در آن خونریزی نباشد حل شود. تظاهرکنندگان از اینکه سازمان ملل نتوانسته است در طول عمر خود مانع از وقوع جنگ و تعرض نظامی قدرت های بزرگتر شود خواهان انحلال آن و تاسیس یک سازمان ملل واقعی شده بودند.

 مرور زمان نشان داد که حمله نظامی به عراق دو ماه بعد آغاز شد، این کشور «ساخت سیاست لندن در دهه سوم قرن 20» و دارای مشکلات نژادی و مذهبی به اشغال نظامی درآمد و ....

مناسبت ها:

روز ملی هوای پاک

زادروزها

    1736 - زادروز جیمز وات فیزیکدان و مخترع اسکاتلندی ، و پدر انقلاب صنعتی
    1798 - زادروز اگوست کنت فیلسوف فرانسوی ، واضع نام جامعه‌شناسی ، بنیانگذارِ جامعه‌شناسیِ نوین و دکترین پوزیتیویسم

29 دی - 19 ژانویه؛ در تاریخ چه گذشت؟
جیمز وات

    1809 - زادروز ادگار آلن پو نویسنده داستان‌های کوتاه ، شاعر، نقاد و ویراستار آمریکایی
    1839 - زادروز پل سزان نقاش بزرگ فرانسوی.

29 دی - 19 ژانویه؛ در تاریخ چه گذشت؟
پل سزان

    1943 - زادروز جنیس جاپلین خواننده و آهنگ‌ساز آمریکایی
    1980 - زادروز جنسون باتن راننده بریتانیایی فرمول یک
    1322 ـ فرهاد مهراد، خواننده? ایرانی

29 دی - 19 ژانویه؛ در تاریخ چه گذشت؟
فرهاد مهراد

درگذشت‌ها

    1405 - درگذشت تیمور لنگ نخستین پادشاه گورکانی و موسس این سلسله
    1629 - درگذشت شاه عباس بزرگ نامدارترین پادشاه دوره? صفویان

29 دی - 19 ژانویه؛ در تاریخ چه گذشت؟
تیمور لنگ

    1865 - درگذشت پی‌یر-ژوزف پرودون فیلسوف ، اقتصاددان و جامعه‌شناس فرانسوی
    1990 - درگذشت اشو عارف ، گورو و فیلسوف هندی

29 دی - 19 ژانویه؛ در تاریخ چه گذشت؟
اشو

نگاهی به خاطرات شعبان بی مخ

 
 
 
شعبان جعفری پس از کودتای 28 مرداد به تاجبخش شهرت یافت. پس از آن بنا به پیشنهاد تیمسار زاهدی با شاه مخلوع ملاقات کرد و زمینی برای تاسیس باشگاه ورزشی به وی اهدا شد.
به سراغ کتاب خاطرات هما سرشار از شعبان جعفری رفتیم و می خواهیم به زندگی شعبان جعفری ملقب به شعبان بی مخ بپردازیم. این کتاب در بخش های مختلفی تهیه شده که به زندگی شعبان جعفری از ابتدای زندگی تا حضور او در کودتای 28 مرداد و زورخانه ای که در پارک شهر فعلی احداث کرد می پردازد. اگر بخواهیم به صورت خلاصه از زندگی او برداشتی داشته باشیم باید گفت جعفری با آن که ورزشکار باستانی کار بوده و علاقه مندی بسیار خودش را به این رشته کتمان نمی کند. ولی انسانی خودفروخته بود که خیانت های زیادی به مردم کرده است. آنچه در ادامه می خوانید خلاصه ای از خاطرات شعبان جعفری است.

نگاهی به خاطرات شعبان بی مخ

شعبان جعفری در کنار درباریان

پس از کودتای 28 مرداد به تاجبخش شهرت یافت. پس از آن بنا به پیشنهاد تیمسار زاهدی با شاه مخلوع ملاقات کرد و زمینی برای تاسیس باشگاه ورزشی به وی اهدا شد. در همین ملاقاتاز شاه مخلوع اجازه گرفت تا جمیعتی به نام «جمعیت جوانان جانباز» تشکیل دهد که در مواقع ضروری از آنان استفاده شود. ساختباشگاه جعفری سه سال طول کشید و محمدرضا پهلوی خود آن را افتتاح کرد. مدتی نیز تیمور بختیار (رئیس ساواک) ریاست افتخاری آن را بر عهده داشت. هزینه های باشگاه از دربار و اطرافیان شاه و ساواک تامین می شد. گرچه او منکر دریافت هرگونه وجهی از دربار بود، ولی اسناد تقاضای پول از دربار توسط وی موجود است. در اسنفند سال 1332، دکتر حسین فاطمی دستگیر شد و شعبان جعفری که خصومتی خاص با او داشت با دار ودسته خود به مقابل شهربانی رفت. زمانی که دکتر فاطمی از شهربانی خارج شد به وی حمله کرده و او را مورد ضرب و شتم و به روایتی مورد حمله با چاقو قرار دادند. او در خاطرات خود به صراحت منکر این مساله است و آن را امری ناممکن از سوی خود می خواند. باشگاه جعفری بعد از تاسیس مکانی شده بود برای جمع شدن توریست ها و مقام های درباری. هرکدام میهمان ویژه ای داشتند آن را به زورخانه می فرستادند. جعفری در کتاب خاطراتش بیان می کند وقتی نمایندگان کشورهای مختلف به ایران می آمدند، امکان نداشت که درباریان آنها را به زورخانه نفرستند.

نگاهی به خاطرات شعبان بی مخ

در ادامه می گوید برای این کارم هم هیچ مبلغی دریافت نمی کردم. البته باید این را هم اضافه کرد که اسنادی در آخر نوشته های هما سرشار آمده که نشان می دهد جعفری از ساواک ماهانه پول دریافت می کرده و این که تمام تجهیزات ابتدایی باشگاه را دربار به زورخانه اهداکرده بود. علاوه بر این ها شعبون بی مخ همیشه جزو نفرات اصلی بود که در مراسم آن زمان که محمدرضا حضور داشت حاضر می شد و به اجرای حرکات باستانی و شیرین کاری می پرداخت. در جریان وقایع 15 خرداد 1342، باشگاه جعفری آتش زده شد. جعفری هم با جمعیت جوانان جانباز خود به تلافی در روز 16 خرداد به خیابان ها ریختند و ایجاد رعب و وحشت کردند. حضور او در چنین روزهایی آنچنان زننده بود که وزارت اطلاعات و امنیت کشور خواهان آن بود که کمتر در محافل ظاهر شود. از دیگر اقدامات وی برگزاری مراسم روضه خوانی در دهه ماه محرم در تکیه دباغخانه بود که هزینه آن را از ساواک هرساله دریافت می کرد. البته باید این را هم اضافه کرد جعفری که بارها به زندان رفته، در خاطرات خود صراحتا می گوید یک زمان هایی مسئولان با من تماس می گرفتند و از من می خواستند تا آب ها از آسیاب بیفتد کمتر در سطح شهر ظاهر شوم ولی کسی از ماموران شهربانی با من جرات بد رفتار کردن را نداشت! در این فضا جعفری باشگاهش را راه اندازی کرد. البته باید به این نکته هم اشاره کرد که جعفری با وزیر ورزش دوران خودش هم مشکل داشت که در این خصوص پیشتر توضیح داده ایم. در ادامه بخشی از صحبت های شعبان جعفری در روز افتتاح باشگاهش آمده است.

نگاهی به خاطرات شعبان بی مخ

آقای شعبان جعفری؛ قرار شد یک خاطره از شاه در روز افتتاح باشگاهتان بگویید. چه مدت طول کشید تا باشگاه را ساختید؟

- سه ساله باشگاه رو درست کریدم. از اعلی حضرت (!) قول گرفتم برای افتتاحش بیان. گفتم: «اعلی حضرت اگه این جا تموم شد باید حتما خودتون بیاین افتتاح کنیم.» گفتن: «می آم» بعد اعلی حضرت یه روز اومدن اون جا برای افتتاح. روزی هم که تشریف آوردن اون جا رو  افتتاح کنن، وقتی مجسمه خودشونو نیگاه کردن، گفتن چرا این لباس رو تن من کردی؟ این رو فوری عوض کنین.» مجسمه شو با برنز درست کرده بودیم.

چه ایرادی داشت؟

- گفت: «چرا این کت تن منه؟ این کت رو عوض کنین!» مام فوری اون مهندس ارژنگ رو صدا زدیم، مجسمه سازشو، فوری عوضش کردیم. خیلی خرجمون شد تا عوضش کردیم. ولی چون شاه خوشش نیومده بود، باید عوضش می کردیم. اهان... داشتم می گفتم که اعلی حضرت رودعوت کردم بیان اون جا رو افتتحا کنن. تقریبا دو سه روز مونده- آخه تاریخ داده بودن چه روزی می آن- من یهو دیدم گفتن اعلی حضرت گفته: «من اون روز نمی تونم بیام.» حالا ما همه کارامونو کردیم، دعوتامونم کردیم، تهیه ام دیدیم، دو هزارتا هم ورزشکار آوردیم براشون از این شلوارهای باستانی دوختیم که تو خیابون جلوی اعلی حضرت وایسن. حالا شما خودت ببین دو هزارتا آدم چقدر می شه! همه این کارارو کردیم. ای داد و بیداد حالا چی کار کنیم؟ من دیگه دیدم کله ام داره خراب می شه، دویدم رفتم یزدان پناه رودیدم. شما می شناختین مرتضی یزدان پناه رو؟

نگاهی به خاطرات شعبان بی مخ

به اسم بله، شخصا نه.

به راستی خیلی آدم گردن کلفتی بود. معلم شاه بود. همونی که رضاشاه وقتی داشت می رفت دست شاه رو گذاشت تو دستش که هوای شاه رو داشته باشه. بچه محل ما بود، خونه اش چهارراه عزیزخان بود. به من هم خیلی محبت داشت. رفتم سراغش گفت: به جعفری بگو فردا بیاد، گفتم: قربان! اگه می شه من همین الان با شما کار مهم دارم وگرنه می رم و دیگه نمی آم. گفت: بگو بیاد تو. رفتم تو و گفتم قربان جریان اینه... من خلاصه آبروم تو این مملکت می ره. من این همه زحمت کشیدم. سرش رو تکون دادو گفت: برو! هیچی نگفت. فقط گفت برو! ما اومدیم و یه دفعه دیدیم فردا صبح به ما زنگ زد که اعلی حضرت امروز ساعت 3 می آن به جون شما. حالا نگو ایننصیری با ما خیلی بد بود. نصیری و اینا نقشه کشیدن که شاه رو نذران بیاد. حالا من می خواستم چی کار کنم؟ بالاخره شاه داره می آد، خودم هم لباس باستانی نپوشیده بودم. چون وقتی اعلی حضرت تشریف می آوردن باید خدمتشون گزارش می دادم. لباس رسمی پوشیدم. مصطفی طوسی هم خدابیامرزدش، همه اش می خواست خودی نشون بوده. میل مام خیلی گنده و سنگین بود و تهش گرد بود. میل گنده که تهش گرده، آدمو می کشه می زنه زمین. به مصطفی طوسی- خدابیامرزدش- گفتم میل منو نگیری ها! بگیری می کشدت. گفت نه ولی غد بود. اعلی حضرت که اومد تو، یهو اینارو ورداشت خواست میل هارو بگیره، یهو میل کشیدش و انداختش. اعلی حضرت گفت: «چرا این جوری شد؟» گفتم: قربان این میل خیلی سنگینه تهش هم گرده! گفت بیار ببینم میل ها رو آوردیم دادیم دست اعلی حضرت که به اصطلاح وزن کنه. گفت خیلی سنگینه! گفتم بله قربان ایشون هم با این میل ها کمتر تمرین داشته. حالا من می خواستم چی کار کنم؟ این پا و اون پا می کردم به عکاس بگم بیاد عکس شاه رو بگیره با این میل ها و این به حساب تبلیغی برای باشگاه باشه.

نگاهی به خاطرات شعبان بی مخ

•    مقصودمان از گذاشتن متن بالا طرز برخوردها بود که جعفری خود را در مقابل درباریان بسیار کوچک می کرد ولی در مقابل مردم بسیار بی رحم رفتار می کرد.

شعبان جعفری در سال های آخر عمر در آمریکا

در گیر و دار وقایع پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، جعفری نیز احساس خطر کرد و به رژیم صهیونیستی گریخت ولی مجددا به ایران بازگشت و همزمان با خروج شاه مخلوع از کشور به ژاپن رفت. از ژاپن به آلمان، اسرائیل غاصب، فرانسه، انگلیس و ترکیه رفت. در ترکیه با گروه آریانا و بر علیه حکومت جمهوری اسلامی ایران به فعالیت پرداخت. شعبان جعفری با دریافت تابعیت آمریکایی، چند سالی در آمریکا زندگی کرد. او سرانجام در 28 مرداد سال 1385 در سن هشتاد و پنج سالگی- در سالگرد همان کودتایی که با نام او شناخته شده است- در لس آنجلس درگذشت.

نگاهی به خاطرات شعبان بی مخ

27 دی - 17 ژانویه؛ در تاریخ چه گذشت؟

امروز در تاریخ
 
 
 
امروز 27 دی برابر با 17 ژانویه تقویم میلادی است. روزی که در تاریخ آبستن وقایع و اتفاقات زیادی در ایران و جهان بوده است. به مرور برخی از این وقایع می‌پردازیم.
 
 
 
رویداد ها:

395 - Theodosius یکم درگذشت و با مرگ او امپراتوری روم بار دیگر به دو بخش شرقی و غربی تقسیم شد. وی در طول امپراتور بودن خود این دو قسمت را به صورت یک قلمرو واحد درآورده بود.

27 دی - 17 ژانویه؛ در تاریخ چه گذشت؟

1323 - آغاز کار دودمان آل مظفر

کرونیکلرهای اروپایی اغار کار دودمان آل مظفر را از 17 ژانویه سال 1323 میلادی نوشته اند. امیر مبارزالدین مظفر پس از استیلاء بر مناطق جنوبی ایران در این روز عملا تاسیس این سلسله را پابرجا ساخت. در آن زمان حکومت مرکزی ایران در دست ایلخانان مغول بود. مظفریان 93 سال بر مناطقی از جمله کرمان، فارس، اصفهان و خوزستان حکومت کردند.

27 دی - 17 ژانویه؛ در تاریخ چه گذشت؟

1773 -  جیمز کوک و افرادش به عنوان نخستین گروه دریانوردان اروپائی مدار قطب جنوب را پشت سر گذاشتند.

27 دی - 17 ژانویه؛ در تاریخ چه گذشت؟
جیمز کوک

1330ش - خودداری دکتر مصدق از تمدید قرارداد دریافت اسلحه از آمریکا

27 دی ماه 1330 و 9 روز پس از خودداری دولت وقت از تمدید قرارداد دریافت اسلحه از آمریکا، دکتر مصدق در اجتماع شماری از سیاسیون وقت و دولتمردان این اقدام خودرا توجیه کرد و گفت: از آنجاکه قانون مصوب کنگره آمریکا مبنی بر ارسال اسلحه به صورت کمک، شرایط متعدد و پیچیده دارد و قبول شرایط، مارا که می خواهیم کشوری بی طرف و غیر متعهد باشیم از این حالت خارج خواهد ساخت، و به مصلحت ملت نیست که وطن به میدان درگیری شرق و غرب تبدیل شود؛ از تمدید قرارداد منعقده با دولت آمریکا که به امضای نخست وزیر سابق بود خودداری شده است. شوروی همسایه ماست و ما نباید کاری کنیم که ناخواسته، هدف ضربه اول قرار گیریم. به علاوه، اسلحه ارسالی آمریکا باقیمانده از جنگ جهانی دوم و بعضا مستعمل و قدیمی هستند. ما باید صنایع نظامی خودمان را چنان تقویت کنیم که با استعدادهایی که داریم سلاحهای بهتری بسازیم. ما سه قرن پیش توپ ریز و تفنگ ساز بودیم، چه شد که به قهقرا رفتیم و نیازمند سلاحهای فرسوده دیگران شدیم. ما با کسی سر جنگ نداریم که نیاز به توپ و تانک رایگان داشته باشیم. اگر جنگی به ما تحمیل شود مردم ما می دانند که از آب و خاک خود چگونه دفاع کنند. غافل از استعداد ایرانی نباشید در لحظه نیاز، با دست و سوهان بهترین هواپیما و تانک و توپ را خواهد ساخت. در هر حال، چون قانون مصوب کنگره آمریکا مبنی بر ارسال اسلحه و کمک های جنگ افزاری شرایط فراوان و پیچیده دارد ترجیح می دهم که آن را فعلا تمدید نکنم.

1334 ش - روزی که نواب صفوی و سه عضو دیگر جمعیت فدائیان اسلام تیرباران شدند

سپیده دم 27 دی ماه 1334 مجتبی نواب صفوی رئیس جمعیت فدائیان اسلام با خلیل طهماسبی، مظفر ذوالقدر و محمد واحدی سه تن از اعضای این جمعیت در میدان تیر لشکر زرهی تهران تیرباران شدند. محاکمه آنان و سه تن دیگر از اعضای این جمعیت 12 دی ماه آن سال در یک محکمه نظامی آغاز شده بود. دو روز پیش از آغاز محاکمه، مجلس مصوبه قبلی خود(زمان حکومت دکتر مصدق) مبنی بر بخشودگی خلیل طهماسبی را لغو کرده بود. خلیل طهماسبی در سال 1329 سپهبد رزم آرا را که مخالف ملی شدن نفت ایران بود به قتل رسانده و زندانی شده بود.

یک روز پس از آغاز محاکمه این هشت تن که دادستان وقت دستگاه قضایی ارتش هفتم دی ماه 1334 برایشان تقاضای کیفر اعدام کرده بود، چند سیاستمدار، دو ناشر روزنامه و چند بازاری به اتهام داشتن ارتباط با آنان دستگیر که پس از اعدام نواب صفوی و سه تن دیگر، آزاد شدند. حکم اعدام نواب صفوی و دیگران 24 دی ماه صادرشده بود.

 دو هفته پس از اعدام نواب صفوی، آیت الله کاشانی به اتهام حمایت از اعضای جمعیت فدائیان اسلام و تمجید آنان، از سوی دادستانی ارتش دستگیر و زندانی گردید. براندازی 28 اَمُرداد 1332 امکان این دستگیری ها و محاکمات را فراهم ساخته بود.

درست ده سال بعد (بهمن ماه 1344)، در تهران حزب غیرعلنی «ملل مسلمان» کشف و رهبر و اعضای موثر آن ـ جمعا 55 تَن دستگیر شدند و اعلام شد که دارای اسلحه بودند و قصد براندازی سلطنت و برقرارکردن نظام اسلامی برپایه تعالیم قرآن را داشتند. ابوالقاسم و محمد سرحدی زاده، محمدکاظم بجنوردی و محمد میرمحمدصادقی ازجمله دستگیرشدگان بودند.
   
27 دی - 17 ژانویه؛ در تاریخ چه گذشت؟
این عکس، که آیت الله کاشانی را درحال نوازش خلیل طهماسبی نشان می دهد به عنوان یکی از اسناد حمایت او از جمعیت فدائیان اسلام مورد استفاده بازپرس نظامی قرار گرفته بود

    27 دی - 17 ژانویه؛ در تاریخ چه گذشت؟
از راست به چپ: واحدی، طهماسبی، ذوالقدر و نواب. این عکسها در جریان محاکمه از آنان برداشته شده و در مطبوعات وقت انتشار یافته بود

1873 -  در نخستین نبرد جنگ Modoc، بومیان (سرخپوستان) اکلاهما بر ارتش آمریکا پیروز شدند. این جنگ میان طرفین ادامه یافت.

27 دی - 17 ژانویه؛ در تاریخ چه گذشت؟

1915 - در پی شکست نیروهای روسیه در نبرد آگوست سال 1914، تزار نیکلای دوم هشتصد هزار نظامی دیگر روانه جنگ با آلمان کرد.

27 دی - 17 ژانویه؛ در تاریخ چه گذشت؟
تزار نیکلای دوم

1945 - در جریان جنگ جهانی دوم، ارتش شوروی شهر ورشو را از دست ارتش هیتلر خارج ساخت.

1961 - قتل پاتریس لومومبا مبارز افریقایی

پاتریس لومومبا، انقلابی معروف افریقایى و بانی استقلال کشور کنگو، در 2 ژانویه سال 1925م به دنیا آمد. او پس از اتمام تحصیلات متوسطه در اداره پست مشغول به کار شد و سپس در رشته حقوق تحصیلات عالی خود را به پایان برد. لومومبا در نهضت آزادی افریقا عامل اصلی استقلال کشورش کنگو بود. او در سال 1958 به عضویت دائمی کنفرانس مردم سراسر افریقا درآمد و به ریاست نهضت ملی کنگو و استقلال کنگو از بلژیک نیز انتخاب شد. لومومبا در سال 1960 پس از تأسیس جمهوری دموکراتیک کنگو به مقام نخست‏وزیری و وزارت دفاع منصوب گردید. اما کمی پس از استقلال، نظامیان به تحریک عوامل بیگانه سر به شورش برداشته و ایالت "کاتانگا" را مستقل اعلام نمودند. وی برای جلوگیری از این شورش‏ها دست به دامان سازمان ملل شد، ولی چون از این امر نتیجه‏ای نیافت خود وارد عمل گردید و نیروهای نظامی کنگو را به جنگ با نیروهای شورشی اعزام کرد. در پی این اقدام که مخالف با نظرات رئیس جمهور وقت کنگو بود، لومومبا از سوی رئیس جمهور از سمت‏هایش برکنار و پس از یک سلسله تحولات سیاسی، توسط نظامیان در محل اقامتش تحت نظر گرفته شد. این مسئله باعث شد که شورشیان که از جانب دولت بلژیک حمایت و تحریک می‏شدند، دست از شورش خود بردارند. لومومبا پس از مدتی، موفق به فرار از زندان شد. با این حال وی پس از چندی به اتهام نقض امنیت ملی، توسط نیروهای دولتی دستگیر و در یک اقدام خائنانه، تحویل نیروهای شورشی به رهبری موسی چومبه شد. پاتریس لومومبا سرانجام در 17 ژانویه 1961 به همراه جمعی از یارانش توسط عوامل چومبه، پس از شکنجه‏های فراوان تیرباران شد. لومومبا در شرایطی در 36 سالگی، اعدام شد که بیمار بود و انتشار خبر کشته شدن لومومبا، موجی از اعتراضات مردمی کنگو و دیگر کشورهای افریقایی را به دنبال آورد. لومومبا چند کتاب از خود بر جای گذاشته است که مشهورترین آنها "میهن من کنگو" نام دارد. گفته می‏شود که پاتریس لومومبا توسط موسی چومبه رهبر شورشیان کنگو در خمره اسید انداخته شد تا اثری از وی باقی نماند.

27 دی - 17 ژانویه؛ در تاریخ چه گذشت؟

1357 ش - پیام امام خمینی به مناسبت فرار شاه از ایران

حضرت امام خمینی(ره) به مناسبت فرار شاه از کشور در پیامی خطاب به ملت ایران فرمودند: "فرار محمدرضا پهلوی را که طلیعه پیروزی ملت و سرلوحه سعادت و دست یافتن به آزادی و استقلال است به شما ملت فداکار تبریک عرض می‏کنم" امام در ادامه این پیام، علاوه بر درخواست از ملت ایران به ادامه دادن تظاهرات پرشور خود بر ضد رژیم سلطنتی و دولت غاصب بختیار، بار دیگر از قوای نظامی و انتظامی خواستند که به ملت بپیوندند. از سوی دیگر با فرار شاه از ایران، مردم، مجسمه‏های شاه فراری را در شهرهای مختلف پایین کشیدند. در شهرهای آمل، نهاوند، الیگودرز و ایلام نیز، مأموران رژیم شاه، به مردم حمله و شماری از آنان را شهید و مجروح کردند.

2006 - ضدیت غرب با برنامه های اتمی ایران از سر گرفته شد

نیمه ژانویه 2006 و چند ماه پس از آغاز کار محمود احمدی نژاد در سمت رئیس جمهور، بلوک غرب و در صدر آن دولت آمریکا، و نیز اسرائیل پس از اطمینان از اینکه دولت تازه جمهوری اسلامی ایران برنامه و سیاست هایی دیگر دارد روش تهدید و جنگ مصاحبه و مقاله را در پیش گرفتند و به ترساندن تهران از شورای امنیت و حملات هوایی ـ موشکی و ... پرداختند که از سال 2011 تشدید تحریم هارا به دنبال داشت.

از اظهارات ژانویه 2009 هیلری کلینتون وزیر امور خارجه وقت آمریکا دردولت «اوباما» چنین بر می آمد که این دولت هم همان سیاست دولت جورج دبلیو بوش را در قبال برنامه اتمی ایران (و کل منطقه) دنبال خواهد کرد؛ البته با روش (اپروچ) دیگر. بانو کلینتون در جلسه 13 ژانویه 2009 کمیسیون روابط خارجی سنای آمریکا در این باره گفت: ما به تلاش خود برای متوقف کردن برنامه های اتمی تهران ادامه خواهیم داد، جمهوری اسلامی نباید سلاح اتمی داشته باشد. ما طرق دیپلماتیک را پیش خواهیم گرفت ولی گزینه های دیگر را از نظر دور نخواهیم داشت [تکرار تهدید های جورج دبلیو بوش]. ما در قبال جمهوری اسلامی ایران با دولت های نگران دست یافتن این دولت به اسلحه اتمی تبادل نظر خواهیم داشت و تصمیمات مان را هماهنگ خواهیم کرد. روش ما حفظ رهبری جهانی آمریکا با دیپلماسی از نوع «سمارت پاور» است. دولت بوش نیروی نظامی را وسیله اجرای سیاست قرارداده بود و ما دیپلماسی از موضع قدرت را.

دو روز پس از اظهارات بانو کلینتون، مدیر کل CIA «برخورد با جمهوری اسلامی ایران» را بزرگترین چالش دولت اوباما خوانده و صریحا گفته بود که ایران دارای اورانیوم است و اگر بخواهد (که گفته است نمی خواهد) و اراده کند می تواند در آینده ای نه چندان دور صاحب سلاح اتمی شود، ابراز قدرت [قدرت نمایی] کند، موازنه قدرت در خاورمیانه برهم خورد و ....

27 دی - 17 ژانویه؛ در تاریخ چه گذشت؟
هیلری کلینتون در جلسه 13 ژانویه 2009 کمیسون سنا - دختر او در عکس دیده می شود.

زادروزها

    1706 - زادروز بنجامین فرانکلین نویسنده، سیاستمدار و مخترع آمریکایی

27 دی - 17 ژانویه؛ در تاریخ چه گذشت؟
بنجامین فرانکلین

    1899 - زادروز آل کاپون خلاف‌کارمشهورآمریکایی
    1942 - زادروز محمدعلی کلی بوکسور سنگین وزن آمریکایی

27 دی - 17 ژانویه؛ در تاریخ چه گذشت؟
آل کاپون

    1962 - زادروز جیم کری هنرپیشه و کمدین کانادایی-آمریکایی
    1964 - زادروز میشل اوباما وکیل ، همسر رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا،باراک اوباما ، و بانوی اول ایالات متحده

27 دی - 17 ژانویه؛ در تاریخ چه گذشت؟
محمدعلی کلی

    1344 - سیدجواد هاشمی، بازیگر، کارگردان، نویسنده و آهنگساز ایرانی
    1351 - مجید اخشابی ، آهنگساز، خواننده و نوازنده

27 دی - 17 ژانویه؛ در تاریخ چه گذشت؟
جیم کری

درگذشت‌ها

    1751 - درگذشت توماسو آلبینونی آهنگساز ایتالیایی
    1893 - درگذشت رادرفورد بیرچارد هیز نوزدهمین رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا

27 دی - 17 ژانویه؛ در تاریخ چه گذشت؟
توماسو آلبینونی

    2002 - درگذشت کامیلو خوزه سلا رمان نویس و شاعر اسپانیایی ، یرنده جایزه نوبل ادبیات سال 1989
    2008 - درگذشت بابی فیشر شطرنجباز آمریکایی ، قهرمان سابق جهان

27 دی - 17 ژانویه؛ در تاریخ چه گذشت؟
بابی فیشر

26 دی - 16 ژانویه؛ در تاریخ چه گذشت؟

امروز 26 دی برابر با 16 ژانویه تقویم میلادی است. روزی که در تاریخ آبستن وقایع و اتفاقات زیادی در ایران و جهان بوده است. به مرور برخی از این وقایع می‌پردازیم.
رویداد ها:

1317 - برکناری رشیدالدین فضل الله و قتل او

16ژانویه سال1317 میلادی ابوسعید بهادر ایلخان مغولی ایران رشید الدین فضل الله همدانی مورخ و پزشک معروف رااز وزارت برکنار کرد و یک سال بعد مقتول ساخت. مخالفان این مورخ که جامع التواریخ از تالیفات اوست از او نزد ایلخان بد گویی، و حتی وی را متهم به مسموم کردن «الجایتو» ایلخان پیشین کرده بودند. قتل رشیدالدین بسیار ظالمانه بود؛ او را با شمشیر به دو نیم کرده بودند. رشیدالدین در طول وزارت خود کوشیده بود که مقامات کشوری را به اصحاب قلم و طبقه باسواد بدهد از جمله حمدالله مستوفی را متصدی امور منطقه قزوین تا زنجان کرده بود.

1846 - آغاز تهاجم دو ساله امریکا به مکزیک

هم‏زمان با استقلال کشور مکزیک در قاره امریکا از دست استعمار اسپانیا در سال 1821م، شورش‏هایى علیه دولت مرکزی صورت گرفت. یکی از این شورش‏ها در سال 1836م در ایالت تگزاس که آن زمان جزئی از مکزیک بود، روی داد و به همین دلیل، قوای مکزیکی به رهبری رئیس جمهور وقت، سانتا آنا، در طی نبردی شدید، شورشیان را سرکوب کردند. ولی پس از مدتی رهبر استقلال‏طلبان تگزاس به نام هوستون با حمایت امریکا توانست قوای دولتی مکزیک را شکست دهد و بدین ترتیب در تگزاس رژیم جمهوری به ریاست هوستون اعلام گردید. در 4 ژوئیه 1845م، مجلس نمایندگان جمهوری مستقل تگزاس موافقت نمود که به صورت یکی از ایالت‏های امریکا به آن کشور ضمیمه گردد. این عمل موجب عکس‏العمل مکزیک شد و پس از قطع رابطه دو کشور، جنگ شدیدی میان مکزیک و امریکا در 16 ژانویه سال 1846م درگرفت. در نهایت با شکست مکزیک در فوریه 1848م، پیمان صلح منعقد شد که براساس آن امریکا مالک تگزاس عنوان گردید. هم‏چنین نواحی وسیعی شامل نیومکزیکو، کالیفرنیا، اریزونا و مناطق اطراف در شمال غرب مکزیک به امریکا واگذار شد و استعمار به صورتی دیگر شکل گرفت.

26 دی - 16 ژانویه؛ در تاریخ چه گذشت؟


1979 - شاه رفت

بیست و ششم دی ماه 1357 (1979 و در آن سال مصادف با شانزدهم ژانویه) و یک روز پس از رای مثبت سنا به نخست وزیری شاپور بختیار، همچنانکه انتظار می رفت شاه و بانویش ایران را به عزم «اسوان» در جنوب مصر ترک کردند، رفتنی که بازگشت نداشت. شاه سابق روز پیش از آن سه فرزند کوچکتر خودرا به آمریکا فرستاده بود. نهم ژانویه جیمی کارتر رئیس جمهور وقت آمریکا از طریق «ویلیام سولیوان» سفیر این کشور در تهران به شاه پیام داده بود که به مصلحت است ایران را ترک گوید. با رفتن شاه، ماموریت ژنرال هایزر نیز به پایان رسید.

26 دی - 16 ژانویه؛ در تاریخ چه گذشت؟
رابرت هایزر

هلی کوپتر حامل شاه از نیاوران به مهرآباد توسط پنج هلی کوپتر نظامی اسکورت شده بود و این هلی کوپترها برای رسیدن به مقصد، از فراز ساختمان مقرّ وزارت دفاع ایران گذشتند! که در آنجا ژنرال آمریکایی، رابرت هایزر Gen. R. Huyser درحال گفت و گو با ژنرالهای ایران بود و بنا به نوشته خود او در کتاب «ماموریت ایران» عبور این هلی کوپترهارا از محل برگزاری مذاکرات به چشم دید! [و از رفتن شاه اطمینان حاصل کرد]. تبادل نظرهای هایزر با فرماندهان نظامی ارشد ایران روزها بود که در آنجا ادامه داشت!. شب پیش از خروج شاه، ژنرال قره باغی رئیس وقت ستاد مشترک نیروهای مسلح در مصاحبه ای اطمینان داده بود که ارتش کودتا نخواهد کرد!. باوجود این، در لحظه خارج شدن شاه، در فرودگاه مهرآباد چند فرمانده نظامی تلاش کردند که وی را از ترک وطن بازدارند، دستش را بوسیدند و بر پایش افتادند که موفق نشدند.(عکس زیر).

26 دی - 16 ژانویه؛ در تاریخ چه گذشت؟

رادیو ایران همان روز به نقل از یک مقام دربار گفت که شاه برای مرخصی و درمان کشوررا ترک گفته است! ولی غلامحسین صالحیار سردبیر وقت روزنامه اطلاعات تیتر زده بود که «شاه رفت» که مفهوم رفتن همیشگی او داشت.

پیش از خروج شاه از ایران، رادیو مسکو گفته بود: ... و از آنجا که سران ارتش ایران موظف به اطاعت از تصمیمات یک ژنرال آمریکایی [ژنرال رابرت هایزر] شده اند که در تهران مستقر شده و از یکطرف تماس مستقیم با کاخ سفید واشنگتن و از سوی دیگر با فرماندهان نیروهای سه گانه ایران دارد وقوع هرگونه تغییرات در ایران ـ عکس وضعیت 28 امُرداد ـ محتمل است. متعاقب این گفتار رادیو مسکو، در تهران یک سرهنگ آمریکایی «مرده» یافت شده بود که در آن روز معلوم نبود مقتول شده و یا اینکه خودکشی کرده بود!. روز پیش از آن نیز در شهر کرمان یک مقام آمریکایی به نام «مارتین برکویتس» کشته شده بود. در جریان انقلاب، حزب توده و گروههای کمونیستی دیگر وسیعا فعّال شده بودند.

شاه در فاصله ترک تهران و درگذشت، به رغم بیماری سرطان یک کتاب نوشت، یک مصاحبه عمومی و چندین مصاحبه اختصاصی انجام داد. وی اظهار کرده بود وقتی شنیدم که یک ژنرال آمریکایی ـ معاون فرماندهی نیروهای نظامی این کشور در اروپا به تهران آمده و با فرماندهان نظامی ایران تماس مستقیم برقرار کرده خواستم که با من ملاقات کند. در این ملاقات، نخستین پرسش این آمریکایی [رابرت هایزر] که یک ژنرال نیروی هوایی بود از من این بود که چه وقت ایران را ترک خواهم کرد؟!. این سئوال و رفتار او و مذاکراتش با فرماندهان تردید و سوء ظن مرا افزایش داد.

 شاه در اسوان مصر به مجله تایم، در پاسخ به این پرسش که چرا امکان داد که تظاهرات یک سال تمام طول بکشد و به اعتصاب و عصیان تبدیل شود گفته بود که این جیمی کارتر بود که به او اشاره کرد اگر در برابر تظاهرکنندگان شدّت عمل نشان دهد نمی تواند روی حمایت آمریکا حساب کند. شاه افزوده بود مخالفان او که متوجه این قضیه شده بودند بر شدت مخالفت و تظاهرات خیابانی و اعتصابات افزودند و اکثریت ساکت و بی تفاوت جامعه را هم به حرکت درآوردند و امور کشور فلج شد. [تظاهرات منجر به انقلاب در پی انتشار نامه ساختگی احمد رشیدی مطلق در روزنامه اطلاعات در نهم ژانویه 1978 آغاز شده بود].

شاه چندی بعد در مصاحبه دیگری کارتررا فاقد تفکّر سیاسی و احاطه بر رویدادهای تاریخ حتی تاریخ قرون 19 و 20 خوانده و گفته بود سیاست کارتر به دلیل بی اطلاعی از گذشته ملل، تفاوت فرهنگها، روانشناسی و رفتار آنها و ضعف تحلیل اوضاع جاری جهان و پیش بینی آینده، تحت تاثیر تلقین و نفوذ اطرافیان خود بویژه برژینسکیِ ضدِ روس برای آمریکا در دراز مدت مشکلات متعدد خواهد آفرید که رفع آنها نیاز به هزینه کردن صدها میلیارد دلار و حتی تحمل تلفات دارد. کارتر گمان می کند (می کرد) که شاه تنها یک نفر است و با رفتن او، ایران متحد آمریکا باقی خواهد ماند. آینده ثابت خواهد کرد که چنین نخواهد بود. [که ثابت شد.].

در پاسخ به این پرسش که چرا یک شاه باید به توصیه رئیس دولت دیگر عمل کند، گفته بود ترسیدم ایران منزوی و ایزوله شود و هر آنچه را که به دست آورده بودیم از دست بدهیم.

ژنرال امیرحسین ربیعی فرمانده نیروی هوایی وقت که برغم رفتار ملایم در قبال انقلاب، محاکمه و اعدام شد در جلسه محاکمه در پاسخ به یک سئوال قاضی شرع گفت که دولت کارتر به دست ژنرال هایزر دُم شاه را بمانند یک موش مرده گرفت و از ایران بیرون انداخت. [این اظهار ژنرال ربیعی همان روز در روزنامه های تهران انتشار یافت].

26 دی - 16 ژانویه؛ در تاریخ چه گذشت؟
چرچیل در سال 1943 در تهران با شاه ملاقات و پادشاهی اورا تثبیت کرد و جورج براون در سال 1978 خواهان کنار رفتن او شد (انگلستان خواست که بیاید و انگلستان خواست که برود)


به باور برخی از مورّخان، هایزر ماموریت داشت که ژنرالهای ایران را قانع کند که پس از رفتن شاه، اگر بختیار دستور سرکوب خشونت آمیز تظاهرات کنندگان را بدهد اطاعت نکنند و ژنرال قره باغی رئیس ستاد ارتش چنین قولی را به او داد و به این قول خود هم عمل کرد. به اظهار این مورخان، ژنرال هیگ فرمانده هایزر [و بعدا وزیر امور خارجه آمریکا] با ماموریت معاون خود هایزر و رفتن به تهران موافقت نداشت و کناره گیری او از فرماندهی نیروهای نظامی آمریکا در اروپا (ناتو) شاید به همین دلیل بود. پاره ای از این مورخان نوشته اند که پیش از ماموریت هایزر، جورج براون وزیر امور خارجه پیشین انگلستان نیز در ملاقات با شاه به او اندرز داده بود که بهتر است کنار برود و ظاهرا «رمسی کلارک» دادستان پیشین آمریکا و روشنفکر بنام این کشور هم پیام مشابهی برای شاه فرستاده بود. از زمانی که پزشکان فرانسوی تشخیص داده بودند که شاه به بیماری سرطان دچار شده و عمری نخواهد داشت، قدرت های غرب حمایت خودرا به تدریج از او سلب و به چاره جویی افتاده بودند. در این میان انبوه دانشجویان ایرانی مقیم آمریکا و اروپا به روشن کردن سران ممالک محل اقامت خود از ضعف های دولت شاه و نارضایتی اکثریت مردم پرداخته و بویژه ذهن جیمی کارتر را پُر کرده بودند بگونه ای که در نوامبر 1977 که شاه به آمریکا رفت تدابیر کافی انتظامی برای جلوگیری از تظاهرات ایرانیان ساکن آمریکا که در برابر کاخ سفید اجتماع کرده و سنگ پرانی می کردند و شاه تحقیر شد بعمل نیامد.

26 دی - 16 ژانویه؛ در تاریخ چه گذشت؟
بکار رفتن گاز اشک آور علیه تظاهرکنندگان ایرانی ضد شاه مقابل کاخ سفید واشنگتن در نوامبر 1977 به قدری فضای کاخ را آلوده کرده بود که شاه در کنار تریبون ایراد سخنرانی مجبور به پاک کردن اشک خود با دستمال شده بود

قدرت های غرب خواهان کناره گیری شاه از نیمه سال انقلاب بودند و یقین داشتند که با کناره گیری شاه و جوان بودن پسرش، دمکراسی در ایران برقرار شود ولی شاه حاضر به کناره گیری نبود و همچنان دم از برنامه های دور و دراز خود ازجمله تمدن بزرگ می زد.

ایجاد وحدت مساعی میان مخالفان سلطنت از ملی گرا و چپگرا تا مذهبی و شکست اقدامات دولت شاه برای برقراری آرامش باعث شده بود که متحدان خارجی از جمله جیمی کارتر رئیس جمهور آمریکا، جیمز کالاهان نخست وزیر وقت دولت لندن و ژیسکار دستن رئیس جمهور فرانسه از ادامه حمایت از او دست بردارند.

26 دی - 16 ژانویه؛ در تاریخ چه گذشت؟
شاپور بختیار پس از تایید نخست وزیری اش در سنا، در کنار شاه


شاه درنیمه اول دیماه به هر چهره شناخته شده که برای قبول ریاست دولت متوسل شد پاسخ رد شنید جز شاپور بختیار که انتصاب او مورد تایید ضمنی رئیس جمهور وقت آمریکا هم بود. ظاهرا بختیار به شرط خروج [موقت] شاه از کشور که کارتر رئیس جمهور آمریکا نیز همین نظر را داشت قبول نخست وزیری کرده بود.

 غلامحسین صالحیار سردبیر وقت روزنامه اطلاعات و از کمونیستهای سابق اندکی پس از خروج شاه از تهران این روزنامه را با این تیتر سراسری: «شاه رفت» که از پیش آماده شده بود منتشر ساخت و روزنامه تا ساعت هشت شب تجدید چاپ می شد و هر نسخه یک تومانی آن تا پنجاه تومان به فروش می رسید. در آن روز که هنوز ارتش، پلیس و ساواک به وضعیت سابق باقی بودند و دولت منصوب از سوی شاه قدرت را به دست داشت، زدن چنین تیتری یک ریسک بزرگ بود و جرات و دلاوری زیاد لازم داشت. در آن زمان حسین شمس ایلی و علی باستانی دو معاون سردبیری روزنامه اطلاعات بودند و دکتر علیرضا نوریزاده دبیر میز سیاسی این روزنامه و مسئول تهیه و تنظیم اخبار و تحولات انقلاب بود. علی باستانی کمتر از دو ماه پس از پیروزی انقلاب، از روزنامه اطلاعات اخراج شد و بعدا هم مدتی را در بازداشت گذرانید. وی پس از اخراج شدن از روزنامه اطلاعات، خود را خانه نشین ساخت و به روزنامه نگاری بازنگشت. علی باستانی از سال 1336 هجری در روزنامه اطلاعات بکار نوشتن پرداخته بود و سالها معاون سردبیر بود. حسین شمس که به مدت 14 سال معاون اول روزنامه اطلاعات بود در بهار 1359 همانند دیگر اعضای تحریریه از کار اخراج گردید ولی چند سال بعد به دنیای روزنامه نگاری و روزنامه اطلاعات بازگشت. وی که اخیرا بازنشسته شده است یکی از روزنامه نگاران ماهر و حرفه ای ایران بشمار می آید.

در آن زمان در ایران هنوز کار حروفچینی به صورت سربی (لاینو تایپ) انجام می گرفت و تهیه حروف و قرار دادن آنها در قالب فولادین صفحه سازی و سپس زیر پرس قرار دادن و به صورت صفحه استوانه ای شکل فلزی در آوردن و به ماشین چاپ بستن وقت گیر بود و صالحیار که رفتن شاه را از چند روز پیش از آن پیش بینی کرده بود تهیه این تیتر فوق العاده درشت را به استاد «عباس مژده بخش» مدیر صفحات سفارش داده بود. صالحیار برای قبولاندن این تیتر به شورای دبیران روزنامه استدلال کرد که هدف از نوشتن این دو کلمه به این درشتی این است که نظامیان پایین دست اطمینان حاصل کنند که شاه باز نخواهد گشت و لذا با در نظر گرفتن عواقب کار، از تیراندازی به مردم خودداری کنند و هدف عمده او جلوگیری و دست کم کاهش قتل ایرانی به دست ایرانی است. باوجود این استدلال، وی برای جلوگیری از مخالفت احتمالی بعضی دبیران تحریریه مجبور شد نهیب بزند. این تیتر سبب شد که نظامیان از بازگشت شاه مایوس شوند و بیش از گذشته به انقلابیون به پیوندند. تصویر این صفحه و ترجمه و تفسیر تیتر آن در فصل «تاثیرگذاری رسانه ها» در تاریخ عمومی مطبوعات آمده است.

سه روز پیش از رفتن شاه از تهران، در پاریس آیت الله خمینی برای اداره امور کشور شورای انقلاب اسلامی تشکیل داده بود و انتصاب شاپور بختیار را (که مورد قبول واشنگتن هم بود) غیر قانونی اعلام کرده بود. 26 روز پس از رفتن شاه از ایران، انقلاب پیروز و پنجاه روز بعد رفراندوم تغییر نظام برگذار شد.

صالحیار 19 آذر 1382 پس از 24 سال خانه نشستن فوت شد بدون این که از این کار او که کاهش خونریزی و تخریب و کاستن از فاصله انقلاب تا پیروزی بود سخنی به میان آید، حتی پس از مرگش.

روزنامه نگاران ایران پس از کناره گیره دولت تمام ـ نظامی ژنرال ازهاری به اعتصاب 62 روزه خود پایان داده بودند. روزنامه های ایران در طول انقلاب و تا چند ماه پس از آن در کنترل کمونیست های سابق بودند.

شاه و دولت او از دیماه 1356 با اعتراض و اعتصاب مردم که هر روز هم گسترش بیشتری می یافت رو به رو و هر اقدام آنان و مشاوران داخلی و خارجی شان برای آرام کردن اوضاع به شکست می انجامید از جمله اصلاح تقویم کشور، وعده آزادی زندانیان سیاسی و برگزاری انتخابات آزاد، لغو تصمیم به ساخت قمارخانه (کازینو)، ... و نیز اعمال خشونت؛ اعلام حکومت نظامی در هفدهم شهریورماه 1357 و همان روز تیراندازی به تظاهرکنندگان در میدان ژاله (تهران) و روی کار آوردن یک دولت تماما نظامی در نیمه آبان آن سال.

با انتصاب بختیار (که چند سال بعد در فرانسه ترور شد) کار موسسات و قبل از همه روزنامه ها از سرگرفته شد. ولی برغم خروج شاه از کشور تظاهرات و مخالفت ادامه یافت که بختیار هواداران خودرا به انجام تظاهرات موافق دعوت کرد و میان دو دسته تظاهرکننده زد و خوردهایی صورت گرفت. چند روز پس از رفتن شاه از کشور، بختیار بر پایه محاسباتی (که چگونگی آن هنوز به دست نیامده است) با بازگشت آیت الله خمینی به کشور موافقت کرد و وی اول فوریه پس از 14 سال تبعید به وطن بازگشت و 11 روز بعد انقلاب به پیروزی رسید و ....

دوران آوارگی شاه از لحظه پیروزی انقلاب (11 فوریه 1979) تا پایان عمرادامه یافت. شاه مبتلاء بسرطان از سال 1973، در دوران آوارگی در کشورهای مختلف و در سایه ترس از ترور و یا دستگیری و تحویل داده شدن به ایران برای محاکمه بسر می بُرد و سرانجام در تابستان 1359(1980 و در آستانه جنگ عراق با ایران) بر اثر همان بیماری در یک بیمارستان نظامی مصر درگذشت و در یک مسجد در قاهره مدفون شد.

در یک مورد، ورود شاه به نیویورک جهت درمان باعث تصرف سفارت آمریکا در تهران و گروگانگیری کارکنان آن و مآلا قطع کامل روابط دو کشورشد. با این قطع روابط و اعلام شدن آمریکا به عنوان شیطان بزرگ و کنار رفتن مهدی بازرگان؛ قول و قرارهای خصوصی و محرمانه پیش از انقلاب به فنا رفت و دست آمریکا مستقیما از ایران کوتاه شد، خصومت گسترش یافت و ....

انقلاب ایران به عنوان یک رویداد چشمگیر قرن 20 و نتایج ناشی از آن و تداوم تحولات، تغییرات و مسائل مورد توجه تاریخنگاران و پژوهشگران حرفه ای (بیطرف) بوده ولی محصول این پژوهش ها به صورت دقیق و کامل انتشار نیافته و جادارد که درباره تحولات سالهای 1978 و 1979 ایران پژوهش علمی به روش تحقیق در تطوّر تاریخ ادامه یابد. در این زمینه آنچه که تاکنون انتشار یافته همانا تفسیر گزارش های روز و مصاحبه با ارباب تحقیق، اصحاب نظر و مورخان بوده است.

برخی از محققین، این انقلاب را نتیجه روزافزون بودن شکاف میان فقیر و غنی در ایران و تبدیل کشور به یک جامعه طبقاتی مخصوصا در دهه 1970 (دهه 1350 هجری) و به موازات افزایش درآمد ایران از صدور نفت و نیز ادامه بوروکراسی باقیمانده از دوران قاجارها و پیدایش فساد دولتی بیان کرده و گفته اند که شماری کم (یک اقلیت نسبتا کوچک ـ خواص) روی ثروت ها و مقامهای کشور دست گذارده بودند و دیگران با هراندازه معلومات، آگاهی، شایستگی و مهارت به این ثروتها و مقامها (معاملات دولتی، وکالت مجلس، انتشار نشریه و ...) دسترسی نداشتند و به تدریج ناله هایشان تبدیل به فریاد شد و شاه این فریاد را نشنیده گرفت تا دست کم با تغییرات و اصلاحات نسبی در سیستم موافقت کند ... و این فریادها در سال 1357 (1978 میلادی) توفان شد و .... شاه باور نمی کرد که در جهان نیمه دوم قرن بیستم یک کشور و آن هم ایران دارای نظام مذهبی شود و درنتیجه همه ترس او از کمونیست ها بود و بارها این بیم را علنی ساخته و به دولت واشنگتن نیز منتقل کرده بود. شاه ملی گرایان (مصدقی ها) را شماری سالخورده که با اصل سلطنت مخالف نیستند می دانست. به باور یک مفسر آمریکایی، شاه مردی خداترس بود که به شعائر اسلامی احترام می گذارد. این تفسیرنگار در دهه 1960 با شاه دیدار کرده بود.

پاره ای دیگر از پژوهشگران نوشته اند که ورود و گسترش فرهنگ غرب در ایران و برخورد دو فرهنگ (مخصوصا در محله های مذهبی تر شهرها و مناطق روستانشین) و قضاوت شاه و دولتش تنها برپایه زندگانی و خواست ساکنان شمال شهر تهران، نارضایی توده مردم را برانگیخته بود و منتظر فرصت برای بروز مخالفت بودند.

  به باور جمعی دیگر، انقلاب ایران ریشه در بپاخیزی ژوئن 1963 (خرداد 1342) داشت و درحقیقت دنباله آن بود ولی شاه به جای توجه به خواستهای بپاخاستگان آن سال، به راه خود ادامه داد. حال آنکه عقل سلیم حکم می کرد که انگیزه آن بپاخیزی و شعارهایش را تحلیل و مورد توجه (نصب العین) قرار می داد.

برخی از تاریخنگاران نوشته اند: در دهه 1970 (دهه 1350هجری) به همان اندازه که درآمد ایران از نفت افزایش می یافت؛ اعیان و اشراف (خواص) توانمندتر و طبقه نادار و روستائیان فقیرتر و ضعیفتر می شدند و طبقه متوسط بی خیال از این گسترش جدایی ها به خوشگذرانی و لوکس کردن وسایل زندگانی سرگرم بود و تاریخ ایران بسرعت به تکرار وضعیت اواخر عهد ساسانیان (نیمه اول قرن هفتم میلادی) می پرداخت که همانا «فلسفه تاریخ» است و ایران در طول زمان چندبار آن را تجربه کرده است. شاه به دلیل بیماری سرطان و تنگ شدن حلقه محاصره او توسط خواص واقعیت هارا لمس نکرد و مانع از تکرار تاریخ نشد و چون می دانست که عمری نخواهد داشت در طول انقلاب هم تنها به روز قیامت و مجازات الهی توجه داشت و وظیفه کشورداری یعنی حفظ جان، مال، امنیت و حیثیت اتباع را فدای آن کرد و ....

چند تاریخنگار بخشی از علل ناآرامی های یک دهه آخر عمر نظام سلطنتی ایران را تحریکات و سیاست های برخی از قدرتهای وقت که بیشترشان هم بظاهر دوست دولت شاه بودند برنگاشته و دلایلی برای اثبات این تز خود ارائه داده اند. به باور این تاریخنگاران، کثرت دانشجویان ایرانی در مدارس عالی آمریکا و اروپای غربی و نزدیک شدن اعضای کنفدراسیون دانشجویان به جیمی کارتر و مشاورانش و بدگویی از شاه نظر رئیس جمهور وقت آمریکارا که یک دمکراسی دوست لیبرال است نسبت به شاه و دولتش تغییر داد. در سالهای دهه 1970 (1350 هجری) دهها هزار جوان ایرانی با استفاده از گران شدن مستغلات در ایران (تا صد برابر) و ثابت ماندن ارزش ریال نسبت به دلار (یک دلار = هفت تومان) و آزادی فروش ارز در بانکهای ایران برای تحصیل به آمریکا آمده بودند و چون عمدتا از خانواده های «ورکینگ کلاس» ایران بودند خیلی زود جذب انجمن ها و گروههای دانشجویی مخالف دولت متبوع و ازجمله انجمن دانشجویان مسلمان، مجاهدین خلق، چریکهای فدایی و ... شدند و با راه انداختن تظاهرات ضد شاه و شعار نویسی، مصاحبه و حتی مراجعه خانه به خانه نظر آمریکاییان را نسبت به شاه تغییر دادند و سه مورد تظاهرات وسیع آنان در نوامبر 1977 در شهر واشنگتن (کاخ سفید)، نیویورک و پاریس کار شاه را ساخت و این، آغاز پایان کار او بود. بسیاری از این دانشجویان درجریان انقلاب و یا ظرف یکی دو سال اول (1979 و 9 ماه از سال 1980) به ایران بازگشتند و چون وضعیت را مطابق میل خود ندیدند عمدتا در کشور محل تحصیل ماندگار شدند و با استفاده از قوانین مهاجرت محل اقامت بستگان خودرا هم آوردند و اینان بستگان دیگر و این تسلسل تا به امروز ادامه یافته و شمار ایرانیان مهاجر در سراسر جهان ظرف سه دهه گذشته، طبق یک برآورد بالغ بر 5 میلیون می شود که چون تابعیت ایران را لغو نکرده اند تبعه جمهوری اسلامی هم بشمار می آیند و قسمتی از آمار نفوس ایران را تشکیل می دهند. به گفته یک محقق کانادایی در سال 2010، کثرت فارغ التحصیلان مدارس عالی ایران بویژه دانشگاه آزاد که کار مناسب تحصیلات خود پیدا نمی کنند از عوامل ایجاد تفکر مهاجرت است.

26 دی - 16 ژانویه؛ در تاریخ چه گذشت؟
عکس قسمت بالای صفحه اول روزنامه اطلاعات26 دی ماه 1357

1979 - پیام 9 ماده‏ ای حضرت امام خمینی(ره) برای ملت ایران

همزمان با فرار محمدرضا پهلوی از ایران، امام خمینی(ره) پیامی در 9 ماده برای ملت ایران فرستادند که اهمّ آن عبارت بود از: "به کسانی که در شورای سلطنتی غیرقانونی به عنوان عضویت داخل شده‏اند اخطار می‏کنم که بی‏درنگ از این شورا کناره‏گیری کنند و در صورت تَخلّف، مسؤول پیش آمدها هستند؛ به وکلای غیرقانونی مجلسین اخطار می‏شود که از رفتن به مجلس احتراز کنند و در صورت تخلف، مورد مؤاخذه ملت شریف قرار خواهند گرفت." در همین پیام آمده بود: "کشاورزان نسبت به کشت گندم دیم اقدام نمایند؛ بانک‏ها از پرداخت سپرده‏های وابستگان رژیم و دزدان و غارتگران اموال بیت المال خودداری نمایند؛ دانشگاهیان باید به مبارزه خود علیه دولت غاصب و شاه و شورای غیرقانونی سلطنت ادامه دهند و استادانی را که با دستگاه ظلم رابطه دارند، نپذیرند." همچنین امام در این پیام، برپایی راهپیمایی روز اربعین را به مردم توصیه کردند.

1945 - آغاز جنگ بوداپست برای شکستن محاصره نیروهای ارتش شوروی توسط نیروهای آلمان نازی.

26 دی - 16 ژانویه؛ در تاریخ چه گذشت؟

1991 - آغاز نخستین جنگ آمریکا و عراق – جنگ برسر کویت

حمله نظامی آمریکا و یارانش از جمله دولت سعودی، مصر و قطر با 690 هزار نظامی ( 425 هزار تن از آنان آمریکایی )، 1800 هواپیمای نظامی و دهها کشتی جنگی و ناوهای پرتاب موشک کروز از سحرگاه 16 ژانویه 1991 به مواضع عراق در داخل این کشور و کویت آغاز شد. هدف از این حمله اجرای قطعنامه 678 شورای امنیت اعلام شده بود که به دولت عراق تا 15 ژانویه مهلت داده بود که کویت را تخلیه کند. چهار روز پیش از آغاز حمله، دبیرکل وقت سازمان ملل عازم مذاکره با دولت عراق شده بود تا موافقت این دولت را به خروج از کویت جلب کند ولی کنگره آمریکا منتظر نتایج مذاکرات او نشد و به رئیس جمهور اختیار جنگ داد و دو روز بعداز این تصویب این اختیارات، حمله نظامی آغاز شد. به این ترتیب تلاش های ظاهرا صلح آمیز آخر تنها برای دادن چهره بهتری به جنگ بود. اندکی پس از آغاز حمله 50 موشک کروز به سوی عراق و عمدتا بغداد پرتاب شد. در آن زمان چنی (معاون جورج بوش دوم) وزیر دفاع و ژنرال پاول (وزیر امور خارجه دولت جورج بوش دوم) رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح آمریکا بود. جورج بوش (پدر) 16 ژانویه در نطقی کوتاه حمله نظامی به عراق را اقدامی به منظور آزاد ساختن کویت خواند و صدام حسین در مطلبی که از رادیو تلویزیون پخش شد جورج بوش را مردی دو رو که خیالات شیطانی دارد توصیف کرد.

26 دی - 16 ژانویه؛ در تاریخ چه گذشت؟

زادروزها

    1901 - زادروز فولخنثیو باتیستا ثالدیوار سیاستمدار کوبایی ، رئیس جمهور کوبا قبل از انقلاب کوبا
    1931 - زادروز یوهانس راو سیاستمدار و رئیس جمهور اسبق آلمان

26 دی - 16 ژانویه؛ در تاریخ چه گذشت؟
یوهانس راو

    1933 - زادروز سوزان سونتاگ نویسنده، نظریه‌پرداز ادبی و فعال سیاسی آمریکایی
    1959 - زادروز شاده آدو خواننده ، آهنگساز، شاعر و تهیه‌کننده موسیقی نیجریه‌ای-بریتانیایی
    1979 - زادروز عالیه خواننده سبک پاپ و بازیگر و مدل فَشِن آمریکایی

26 دی - 16 ژانویه؛ در تاریخ چه گذشت؟
شاده آدو

درگذشت‌ها

    1595 - درگذشت مراد سوم دوازدهمین سلطان امپراتوری عثمانی
    1794 - درگذشت ادوارد گیبون تاریخ‌نگار انگلیسی

26 دی - 16 ژانویه؛ در تاریخ چه گذشت؟
ادوارد گیبون

    1886 - درگذشت آمیلکاره پونکیلی آهنگساز ایتالیایی
    1919 - درگذشت فرانسیسکو پائولا رودریگوس آلوز پنجمین رئیس‌جمهور برزیل
    1942 - درگذشت کارول لمبارد بازیگر آمریکایی
    1957 - درگذشت آرتورو توسکانینی آهنگساز و موسیقی‌دان و رهبر ارکستر ایتالیایی.

26 دی - 16 ژانویه؛ در تاریخ چه گذشت؟
آرتورو توسکانینی


پلمپ یک نانوایی به علت ارزان فروشی!

پلمپ یک نانوایی به علت ارزان فروشی!
کد مطلب : 65565
 
 
گروه جامعه: یک واحد خبازی نان بربری در ورامین به دلیل ارزان فروشی و عرضه نان با قیمتی کمتر از نرخ مصوب، پلمب شد.
 
 
این نانوایی در منطقه خیرآباد شهرستان ورامین به دلیل فروختن نان با قیمتی کمتر از نرخ مصوب، توسط کارگروه آرد و نان ورامین پلمب و از ادامه کار آن جلوگیری شد. از زمان افزایش قیمت نان در سطح شهرستان ورامین، کیفیت پخت نان و نیز رعایت قیمت مصوب مورد تأکید کارگروه آرد و نان شهرستان بوده و برهمین اساس نظارت مستمری نیز بر فعالیت واحدهای نانوایی اعمال می‌شود.

این واحد نانوایی، نان بربری را 100 تومان ارزان تر از قیمت مصوب می فروخت و روزهای پنجشنبه نیز نان را بصورت رایگان و صلواتی به مردم عرضه می کرد. با شکایت عده ای از واحدهای خبازی شهرستان، کارگروه آرد و نان ورامین نسبت به پلمب این واحد نانوایی اقدام کرد. این در حالی است که بسیاری از مردم ورامین از کیفیت نان های عرضه شده در سطح شهرستان گلایه داشته و کم فروشی و گران فروشی نان را مهمترین مشکل این روزهای واحدهای نانوایی سطح شهرستان می دانند.

حسین میرزایی رییس اداره صنعت، معدن و تجارت شهرستان ورامین رعایت نرخ مصوب از سوی تمامی واحدهای نانوایی را الزامی قانونی دانست و در خصوص پلمب این واحد نانوایی به خبرنگار ایرنا گفت: رعایت قانون باعث ایجاد نظم در جامعه می شود و اگر قرار باشد هر کس به واسطه برداشت خود نسبت به برخورد با قانون اقدام کند نمی توان بازار مصرف را کنترل کرد. وی بیان داشت: واحدهای نانوایی ملزم به رعایت قیمت ارائه شده هستند و نمی توانند گران تر یا ارزان تر از نرخ مصوب نان را عرضه نمایند زیرا این امر باعث ایجاد تنش در بازار مصرف می شود.
منبع خبر : سایت بهار نیوز