سفارش تبلیغ
صبا ویژن

داریوش آریا

تا حالا که دوست داشتم هر مطلبی مینویسم از خودم باشه چون انشایم خوبه ولی وقت ندارم و سرم هم شلوغه برا همین مطالب خودم زیاد خوب نیست چون مطلبی که می نویسی باید فوق العاده باشه تا دیگران رغبت کنن اونو بخونن .

داربی

من یه پرسپولیسی هستم  - دوستم یه استقلالی 10 تا 15 روزه ما داریم باهم کری می خوانیم - اون نسبت به من حساس تره و بازی رو با شور و هیجان بیشتری دنبال می کنه - پهلو هم نشسته ایم- دوستم می گه تو گرمای خوزستان و سر ظهره بهتره یه ساعتی بخوابیم هر کاری می کنیم خواب مان نمی بره- بیدار می شیم خودمون رو مشغول می کنیم - ساعت 6 بعداز ظهره - خمیازه می کشیم آخه دیشب هم نخوابیدیم - فقط به عشق داربی بیدار موندیم - بالاخره بازی شروع شد - اما فقط 5 دقیقه هیجان داشت - تا دقیقه 20 یادمه بعدش خوابم برد تو خواب صدای گزارشگر رو می شنیدم - چقد حرف های چرت و پرت می زد در مورد هر چی صحبت می کرد الا بازی- دقیقه 70 بیدار شدم تا دوستم هم خوابش برده - چقد بد بازی می کنن - داربی تمام شد - یکی بردن برا بازی جوانمردانه همونی که با تکل رفت تو صورت خلعتبری خدا بهش رحم کرد و الا الان کور بود این شد بازیکن با اخلاق - یکی هم بردن برا بازیکن فنی فقط این و اونو میزد - ما دددددددددااااااااااااااااااارررررررررررربببببببببببببببیییییییییییییییی نمی خواهیم - ما اگه داربی نخواهیم باید کی رو ببینیم - تازه ما می خواستیم بیاییم تهران داربی رو ببینیم خوب شد که نیامدیم .