سفارش تبلیغ
صبا ویژن

داریوش آریا

تا حالا که دوست داشتم هر مطلبی مینویسم از خودم باشه چون انشایم خوبه ولی وقت ندارم و سرم هم شلوغه برا همین مطالب خودم زیاد خوب نیست چون مطلبی که می نویسی باید فوق العاده باشه تا دیگران رغبت کنن اونو بخونن .

3 بهمن - 23 ژانویه؛ در تاریخ چه گذشت؟


رویداد ها:

1556 - مرگبارترین زلزله در تاریخ بشر

23 ژانویه سال 1556 مرگبارترین زلزله تاریخ بشر در ایالت شانسی (شان شی، شان هسی) چین روی داد و 800 هزار تا یک میلیون نفر را کشت. این زلزله در قسمت کوهستانی این ایالت که شمال آن را صحرای شن فرا گرفته است روی داده بود. جاده ابریشم از شهر «شیان» در همین ایالت آغاز می شد. همین زلزله سبب شد مسلمانان این ایالت چین از آنجا مهاجرت کنند.

1856 - تصرف بوشهر به دست انگلیسی ها و مقدمه جداکردن هرات از پیکر ایران

23 ژانویه سال 1857 (سوم بهمن) یک روز تاریک دیگر در تاریخ طولانی و پراز رویداد میهن ما بود. در این روز نیروهای اعزامی انگلستان به ریاست «اوت رام» پس از شش هفته نبرد خیابانی، بندر بوشهر و حومه آن را تصرف کردند تا دولت تهران مجبور به صرف نظر کردن از شهر هرات و غرب افغانستان امروز شود که از زمان تاسیس کشور ایران به دست کوروش بزرگ همیشه بخشی وفادار از ایران و کانون فرهنگ و ادب ما، و برای مدتی نیز شاهزاده نشین ایران و مقر حکومت خراسان بود و شاه عباس که در هرات به دنیا آمده بود پیش از احراز سلطنت در این شهر می زیست. نیروهای اعزامی انگلستان نهم دسامبر 1856 پس از یک گلوله باران شدید گام بر خاک وطن ما در ساحل بوشهر گذارده بودند و از همان لحظه نبرد خیابانی آغاز شده بود.

3 بهمن - 23 ژانویه؛ در تاریخ چه گذشت؟
عباس میرزا ولیعهد

دولت لندن اول نوامبر 1856 به ایران اعلان جنگ داده بود زیرا که اخطارهای دیپلماتیک آن دولت به ایران که از هرات و غرب افغانستان خارج شود مورد بی اعتنایی تهران قرارگرفته بود. در نبرد خیابانی 45 روزه، عمدتا مردم معمولی از شهر و حومه بوشهر دفاع می کردند. گلوله باران بوشهر توسط ناوهای انگلیسی صورت گرفته بود. افغانستان که بر سر آن این عملیات صورت گرفته بود از اوایل قرن هجدهم مطمح نظر انگلیسی ها بوده است که علل درگیری کنونی غرب در آنجا به همان زمان باز می گردد زیرا که افغانستان نزدیکترین راه زمینی ورود و نفوذ قدرت های «اوراسیا» که با ایجاد سازمان شانگهای متحد شده اند به آسیای غربی ـ منطقه استراتژیک و نفتدار جهان است. منطقه هرات قسمتی از بخش اصلی ایرانزمین بوده است که در عهد باستان «آریانا» خوانده می شد. «افغانستان» نامی است که انگلیسی ها بر ایران خاوری گذارده اند.
   
3 بهمن - 23 ژانویه؛ در تاریخ چه گذشت؟
James Outram

نیروهای انگلیسی که باکشتی از هند وارد آبهای بوشهر شده بودند نهم دسامبر 1856 (شش هفته پیش از آن) درپی یک گلوله باران طولانی در ساحل بوشهر پیاده شده بودند و در این مدت مردم معمولی از منطقه بوشهر دفاع می کردند، زیرا که دولت تهران نیروی قابل ملاحظه در بوشهر و کازرون نداشت. درباره دفاع مردمی (میهنی) از بوشهر کتاب ها و رساله های بسیار نوشته شده است.
    دوست محمدخان حاکم کابل پس از امضای پیمان پیشاور (مورخ سی ام مارس سال 1855) با انگلستان، به تحریک انگلیسی ها و برخلاف روش گذشته اش دست به تشویق حاکم هرات به تمرد از دولت تهران زد. ناصرالدین شاه که در همان زمان به گردنکشی خان خوارزم (ترکمنستان امروز) پایان داده بود حسام السلطنه را با لشکر خراسان و چند یگان نظامی از تهران، گرگان و کرمان (سربازان مستقر در ارگ بم) مامور گوشمالی حاکم هرات کرد که با اعتراض شدید لندن رو به رو شد. چون تهران توجه نکرد، انگلستان با برسمیت شناختن فوری مرزهای افغانستان که خود در لندن ترسیم کرده بود، روابطش را با تهران قطع و یکم نوامبر1856 به ایران اعلان جنگ داد و بار دیگر به آبهای ما در خلیج فارس کشتی توپدار و تفنگدار روانه ساخت.
   
3 بهمن - 23 ژانویه؛ در تاریخ چه گذشت؟
دوستمحمدخان

ایران که بر اثر مداخلات سیاسی قدرتهای اروپایی امکان (و درحقیقت اجازه) نیافته بود نیروی دریایی موثر و توپخانه ساحلی داشته باشد موفق به بازداری ناوگان اعزامی انگلستان که از هند به حرکت در آمده بود نشد و این ناوگان از یکم ژانویه به گلوله باران کردن بوشهر دست زد، اما براثر ایستادگی مردم محل 23 روز طول کشید تا بتواند تفنگدار در ساحل مستقر سازد. انگلستان که چنین مقاومت میهندوستانه ای را انتطار نداشت خرمشهر را هم زیر حمله گرفت و اهواز را مورد تهدید نطامی قرار داد که دولت بی خبر تهران از معارضات قدرتهای اروپایی با یکدیگر، و نیز نداشتن اعتماد کافی به احساسان میهنی ایرانیان و همچنین ناآگاهی از فنون جنگ های تازه و لشکرکشی و این که پیشروی سریع یک نیروی خارجی به دلیل وسعت کشور و کوهستانی بودن آن آسان و سریع نخواهد بود تسلیم اراده لندن شد و طبق توافق پاریس که با میانجیگری رئیس وقت کشور فرانسه انجام شد از اصلی ترین قطعه ایران صرفنظر کرد!

اگر کمی به عقب باز گردیم می بینیم که عباس میرزا ولیعهد فتحعلی شاه با مشاهده دسیسه های انگلستان در جریان تنظیم قرارداد «ترکمن چای» و از دست رفتن قفقاز ایران و لمس کردن بی صداقتی ناپلئون و در حقیقت چشیدن مزه تلخ دیپلماسی اروپایی؛ برای حفظ مابقی خاک وطن، دولت عثمانی را با جنگ و زور وادار به امضای معاهده تعیین مرز مشترک کرد که هنوز به قوت خود باقی است. از طرفی دیگر، چون روسیه به بسط قلمرو خود در منطقه ای پرداخته بود که جغرافیون غرب نام «آسیای میانه» بر آن نهاده اند، عباس میرزا بدون فوت وقت برای حصول اطمینان از وفاداری حاکمان نیمه مستقل خوارزم، مرو ‚ بخارا و مناطق مربوط به خراسان شتافت. وی در اینجا متوجه شد انگلستان که از دیر زمان نگران دست اندازی روسیه به هندوستان بوده چشم طمع به سرزمینی دوخته که خود نام افغانستان بر آن نهاده است تا بتواند آن را به صورت حایلی میان متصرفات آسیایی روسیه و هندوستان درآورد و مانع پیشروی روسیه به سوی اقیانوس هند و آسیای جنوبی شود و در اجرای این سیاست خود، به تحریک و تطمیع خوانین و حکام افغان پرداخته است.

عباس میرزا برای خنثی کردن فعالیتهای انگلستان در ایران خاوری (افغانستان امروز) وارد عمل شد. دولت لندن که چنین دید با روسیه بر سر تعیین یک خط قرمز میان مناطق نفوذ خود در این قسمت از جهان وارد معامله شد تا با تعیین این خط به سلطه و نفوذ خود بر افغانستان رسمیت بدهد و به تحکیم و احیانا گسترش آن بپردازد. لذا دولتمردان انگلیسی به موازات مذاکره با روسیه با هدف سازش، سریعا در لندن به دلخواه خود و برپایه منافع دولت متبوع به ترسیم خطوطی پرداختند که بر آن عنوان مرز ایران و افغان نهادند.

عباس میرزا پس از مطیع ساختن حکمران سرخس که بر منطقه نسا و اشک آباد (عشق آباد) تسلط داشت در سال 1834 تصمیم به راندن به سوی قندهار گرفت که بیمار شد و درگذشت.

محمد میرزا پسر عباس میرزا که همان سال پس از درگذشت فتحعلیشاه به سلطنت رسیده بود پس از تحکیم پایه های حکومت خود، تصمیم به تکمیل مساعی پدر گرفت و دولت لندن از این تصمیم محمد شاه که مناسبات حسنه با روسیه برقرار کرده بود نگران شد مخصوصا که بیم داشت محمد شاه از کمک روسیه برای ریشه کن ساختن نفوذ انگلستان از افغانستان برخوردار شود.

دولت لندن در سال 1837 «الکساندر برنزBurnes» را به بهانه توسعه داد و ستد بازرگانی به کابل فرستاد که در باطن ماموریت او تحریک سران ایلات مناطق غربی بر ضد ایران و طوایف شمالی بر ضد روسیه بود.

محمد شاه که از طریق والی خراسان از اوضاع با خبر شده بود با تزار وقت روسیه یک پیمان دوستی امضاء کرد و تصمیم گرفت شخصا برای گوشمالی حکمران هرات و نواحی مجاور که در پرداخت مالیات تعلل کرده بودند عازم خراسان شود.

دوست محمد خان حکمران کابل که هرات را یک شهر ایران می دانست در قبال تصمیم محمد شاه واکنش نشان نداده و تنها (به اشاره) خواسته بود که شاه پس از گوشمال دادن حاکم هرات دست به اقدام مشابه در مورد والیان ولایات دیگر نزند (عازم قندهار نشود).

 دولت لندن که از دوست محمدخان مایوس شده بود، خود مستقیما وارد عمل شد و به تهران اخطار کرد که از لشکر کشی به هرات منصرف شود که دولت ایران اعتناء نکرد و دولت روسیه این اخطار لندن را مداخله در امور ایران تلقی کرد و حمایت خود را از لشکرکشی محمدشاه به هرات اعلام داشت و از عوامل خود در منطقه خواست که با مساعی محمد شاه در این زمینه همکاری کنند. روسیه درعین حال دست به تدابیری در هرات زد که محمدشاه را بیش از پیش تشویق به اجرای تصمیم خود کند.

لندن که اخطار خود را بی نتیجه دید و آگاه شد که نیروهای نظامی ایران به هرات رسیده اند به دو اقدام همزمان دست زد؛ یکی اعزام کشتی جنگی به آبهای ایران بود که این نیروها بوشهر و خارک را متصرف شدند و دیگری وادار کردن آقاخان محلاتی به طغیان. آقاخان شورش مسلحانه خود را از کرمان آغاز کرد و .... تهران که چنین دید به دولت فرانسه متوسل شد که از انگلستان بخواهد از آبهای ایران خارج شود که در این تلاش موفق نشد. سرانجام محمد شاه تصمیم گرفت بدون دادن کوچکترین امتیازی به حاکم هرات، نیروهای اضافی را باز گرداند.

انگلستان که می دانست محمد شاه در فرصت دیگر به هرات لشکر کشی خواهد کرد، به تقویت وضعیت خود در افغانستان پرداخت و در اجرای این سیاست در سال 1839 دوست محمدخان را که تا آن زمان در قبال هرات حاضر به اقدام بر ضد ایران نشده بود برکنار و شجاع الملک دست نشانده خود را پادشاه کابل کرد، ولی در کابل درپشت پرده کارها در دست «برنز» بود که نماینده تام الاختیار انگلستان در افغانستان شده بود.

انگلستان سپس در صدد برآمد برای سرکوب کردن هرگونه مخالفتی، به افغانستان نیرو بفرستد. موضوع در جلسه شورای وزیران انگلستان به ریاست «پالمرستون» مطرح و تنها «دوک ولینگتون» با این تصمیم مخالفت کرد که سرانجام گفت: ورود به افغانستان آسان است، فکر خارج کردن نیروها را از آنجا بکنید.

انگلستان در اجرای این تصمیم، پنج هزار نیرو از هند به قندهار منتقل کرد.

افغانها در کابل با این اقدام انگلستان مخالفت کردند و در ادامه این مخالفت در سال 1841 شاه شجاع الملک و «برنز» را کشتند. انگلستان با این که درگیر جنگ با چین، معروف به جنگ تریاک بود، پس از آگاه شدن از رویداد کابل شانزده هزار و پانصد سرباز به فرماندهی ژنرال «الفینستونElphinston» از هند به افغانستان اعزام داشت. از دست این نیرو کاری بر نیامد و پس از چند شکست، الفینستون به خواست افغانها که دوباره دوست محمد خان را پادشاه خود کرده بودند تصمیم به خروج از افغانستان گرفت و با نیروهای خود و اتباع غیرنظامی انگلستان راه بازگشت به هند را در پیش گرفت. این نیرو در اثنای عقب نشینی، در منطقه جلال آباد و گذرگاه خیبر به محاصره افغانها افتاد و قتل عام شد.

 دوست محمد خان که به حکومت باز گشته بود تا سال 1855 به جنگ با انگلیسی ها ادامه داد که این درگیری ها با امضای پیمان پیشاور در تاریخ 30 مارس 1855 پایان یافت. دوست محمد خان پس از سازش با انگلستان روش سابق خود در قبال هرات را تغییر داد که به شرحی که در بالا آمد منجر به لشکر کشی مجدد ایران در زمان ناصر الدین شاه به هرات و مناطق اطراف آن ولایت شد. در این زمان ایران از لحاظ نظامی ضعیفتر و بیش از گذشته تحت فشار خارجی بود.

باید دانست که قرارداد مربوط به هرات (قرارداد پاریس) به دولت ایران اختیار داده است که در صورت احساس خطر، و وجود تحریکات نظامی علیه خود در افغانستان غربی (نزدیک مرزهای دو کشور) بتواند نیرو به این سرزمین بفرستد و این نیرو تا قطع خطر و تحریکات در آنجا دست به عملیات بزند و باقی بماند.

انگلیسی ها بعدا تلاشهای دیپلماتیک فراوان کردند تا به صورت های دیگر، بهانه برای بلااثر گذاردن این قسمت از قرارداد بر سر هرات را از جمله با امضای پیمان سعدآباد و قرارداد دوجانبه عدم تعرض میان ایران و افغانستان بتراشند، ولی موفقیت نداشتند. انگلیسی ها که نگران پیدایش یک نادرشاه دیگر در ایران بودند (ناپلئون ایرانی)، بعدا و از سال 1919 با هدف محدود کردن ایران در مرزهای فعلی، تلاشهای دیپلماتیک مشابهی در مورد بی اثر ساختن قراردادهای قبلی عثمانی و ایران بر سر برخی از مناطق شرق دجله از جمله منطقه سلیمانیه بعمل آوردند و در این راستا، مسکو را هم در بیم خود از احیاء احتمالی ناسیونالسیم ایرانی شریک کردند، و احتمالا دولت مسکو در سایه همین نگرانی، با ساختن جمهوری آذربایجان خواست که ایران نتواند روزگاری قرارداد استعماری ترکمن چای را که نتیجه شکست نظامی خود در برابر تعرض روسیه تزاری بود باطل اعلام کند و ....

می دانیم که قراردادهای نتیجه شکست نظامی (تحمیلی و اضطراری) پس از فراهم شدن فرصت، قابل اعراض و اعتراض هستند.

1307 ش - ایجاد دیوان کیفر با هدف قطع فساد اداری در ایران

با هدف مبارزه با فساد اداری از جمله اختلاس و ارتشاء و پارتی بازی که در ایران از قرن سیزدهم میلادی آغاز و در عهد قاجارها گسترش یافته و در ادارات دولتی به صورت یک امر عادی در آمده بود و از پیشرفت کار جلوگیری می کرد، از سوم بهمن ماه 1307 هجری سازمان قضایی ویژه و مختص تعقیب قضایی و مجازات مقامات و کارکنان سازمانهای عمومی (ادارات دولتی، شهرداری ها و ...) به نام دیوان کیفر کارکنان دولت آغاز بکار کرد که در تاریخ ایران یک انقلاب اداری به شمار آورده شده است.

علی اکبر داور وزیر دادگستری وقت خوشنامترین قضات وقت از جمله عبدالعلی لطفی (سه دهه بعد، وزیر دادگستری دولت مصدق)، علی حائری شاهباغ (در زمان دکتر مصدق، دادستان تهران)، الهیار صالح و ... را به عضویت در این دیوان منصوب کرد که اندکی پس از تاسیس، دست به تعقیب قضایی و توقیف مقامهایی چون عبدالحسین تیمورتاش وزیر دربار زد.

در مراسم معرفی این قضات، رضاشاه از آنان خواسته بود که بدون ملاحظه و با شدت تمام با دزدان اداری که در سازمانهای دولتی لانه کرده اند و به شهرت ایران در افکار عمومی جهان لطمه زده اند و نیز هرگونه فساد اداری ازجمله سردوانیدن مراجعان و دادن گزارش دروغ مبارزه کنند و چهره فرهنگ اداری ایران را از لوث وجود افراد فاسد پاک سازند. اتلاف تعمدی وقت مردم عملی مجرمانه است که مرتکب باید مجازات شود، غرامت بدهد و از ادامه کار دولتی محروم شود.

 داور در این مراسم گفته بود که با اجرای قانون تاسیس دفاتر اسناد رسمی، مسئله بزرگ دیگر که سند سازی (جعل و تزویر) برای خوردن املاک افراد و جامعه (اراضی ملی) است نیز حل خواهد شد و تکلیف دولت که حفظ اموال اتباع است و در قانون اساسی به آن متعهد شده است به انجام خواهد رسید.

3 بهمن - 23 ژانویه؛ در تاریخ چه گذشت؟
به ترتیب عبدالعلی لطفی، علی حائری شاهباغ، الهیار صالح، علی اکبر داور

1919 -  تأسیس حزب فاشیست ایتالیا توسط موسولینی.

3 بهمن - 23 ژانویه؛ در تاریخ چه گذشت؟
موسولینی

1962 - بازداشت دکتر مهدی آذر، دکتر صدیقی و دکتر سنجابی

درپی تظاهرات گسترده تهران که از یکم بهمن 1340 (21 ژانویه 1962) آغاز شده بود سوم بهمن دکتر مهدی آذر، دکتر غلامحسین صدیقی و دکتر سنجابی ـ سه همکار برجسته دکتر مصدق دستگیر و بازداشت شدند. دکتر مهدی آذر وزیر فرهنگ کابینه مصدق و دکتر صدیقی جامعه شناس معروف وزیر کشور در آن کابینه بود. این سه تن پس از براندازی 28 امرداد 1332 نیز زندانی شده بودند. در تظاهرات یکم بهمن 1340 بیش از 200 تن مجروح شده بودند. در روزهای پس از آن، دانش آموزان دبیرستانی و بازاریان نیز به این تظاهرات پیوستند و سوم بهمن، ناراضیان که خواستار برگزاری یک انتخابات آزاد و مطابق استاندارد بین المللی بودند در میدان بهارستان اجتماع کردند و در اینجا براثر تیراندازی پلیس یک نفر کشته و گروهی دیگر مجروح شدند. بعدا چند مقام دیگر دولت برانداخته شده مصدق ازجمله داریوش فروهر، مهندس حسیبی، مهندس زیرک زاده و امیرعلایی هم بر بازداشت شدگان قبلی افزوده شدند.

3 بهمن - 23 ژانویه؛ در تاریخ چه گذشت؟3 بهمن - 23 ژانویه؛ در تاریخ چه گذشت؟3 بهمن - 23 ژانویه؛ در تاریخ چه گذشت؟
دکتر مهدی آذر، دکتر صدیقی و دکتر سنجابی

در تظاهرات هفته اول بهمن تهران به تاسیسات دانشگاه تهران و ازجمله مرکز آموزش اتمی نوپای آن آن آسیب وارد آمد. دولت نه تنها مصدقی ها و سایر ملیّون بلکه کمونیستها را هم متهم به تحریک دانشجویان به تظاهرات و ایجاد ناامنی کرد. دولت تنی چند از کارکنان سفارت شوروی در تهران را نیز متهم کرد که در تظاهرات دیده شده بودند و در این زمینه به دولت مسکو اعتراض کرد. در همان هفته، دولت آمریکا یک کمک 18 میلیون دلاری در اختیار دولت تهران گذارد که این عمل تامل برانگیز و بامعنا تلقی شده بود.

1950 - (1328 خورشیدی) نخستین بانک غیر دولتی ایران به نام «بانک بازرگانی» تاسیس شد که در ساختمان سابق بانک شاهی انگلستان در میدان توپخانه مستقر گردید و آغاز بکار کرد. بانک بازرگانی پس از انقلاب سال 1357 بمانند سایر بانکها ملی شد.

1973 - ریچارد نیکسون رئیس جمهوری آمریکا توافق این دولت با دولت ویتنام شمالی را برای پایان دادن به جنگ دو کشور اعلام داشت.

1952 - تعیین شهر "بیت المقدس" به عنوان پایتخت اسرائیل توسط پارلمان این رژیم

در 23 ژانویه 1950م پارلمان رژیم صهیونیستی موسوم به کِنِست، شهر بیت المقدس قبله اول مسلمانان را به عنوان پایتخت این رژیم اعلام کرد. این تصمیم پارلمان رژیمِ اشغال‏گر قدس، خشم اعراب و مسلمانان را برانگیخت. با وجود این، تلاش‏های رژیم صهیونیستی به منظور جلب رضایت سایر کشورها برای به رسمیت شناختن بیت المقدس به عنوان پایتخت این رژیم و انتقال سفارت‏خانه‏های آنها به این شهر، به جایی نرسید و تاکنون، تل‏آویو، پایتخت رژیم اشغال‏گر قدس شناخته می‏شود.

3 بهمن - 23 ژانویه؛ در تاریخ چه گذشت؟

1357 ش - تصرف شهر قم توسط مردم انقلابی

شهر قم به دست مردم افتاد. ارتش ، تمام نیروهایش را از سطح شهر فراخواند و مردم اداره‌ی ‌امور، حتی وظایف پلیس راهنمایی و رانندگی را برعهده گرفتند. درتهران، کمیته ای که از نمایندگان کارکنان چهل و پنج وزارتخانه، سازمان و شرکت تشکیل شده بود، از کارکنان این مؤسسات خواست تا تشکیل جمهوری اسلامی به اعتصاب خود ادامه دهند.

3 بهمن - 23 ژانویه؛ در تاریخ چه گذشت؟

ب1358 - بستری شدن "امام خمینی"(ره) در بیمارستان قلب تهران

حضرت امام پس از پیروزی انقلاب اسلامی، بنا به وعده‏ای که داده بودند، در اسفند 1357 ش راهی قم شده و در آن‏جا اقامت گزیدند. اما در اثر ابتلا به بیماری قلبی، در سوم بهمن 1358، مجدداً به تهران مراجعت کرده و پس از 39 روز مداوا در بیمارستان قلب تهران، ابتدا در منطقه دربند تهران و پس از آن در 27 اردیبهشت 1359، در خانه کوچکی در جماران مستقر شدند.

1986 - تالار مشاهیر راک اند رول اولین اعضای خود را معرفی می‌کند: لیتل ریچارد، چاک بری، جیمز براون، ری چارلز، فتز دومینو، برادران اورلی، بادی هالی، جری لی لوئیس و الویس پریسلی.

زادروزها

    1752 - موتزیو کلمنتی، نقاش، آهنگساز و رهبر ارکستر ایتالیایی (م. 1823)
    1783 - استاندال، نویسنده فرانسوی (م. 1842)
    1828 - سایگو تاکاموری، سامورایی ژاپنی (م. 1877)
    1832 - ادوار مانه، نقاش فرانسوی (م. 1883)

3 بهمن - 23 ژانویه؛ در تاریخ چه گذشت؟
اوتو دایلز

    1840 - ارنست کارل آبه، فیزیک‌دان آلمانی (م. 1905)
    1855 - جان برونینگ، طراح سلاح آمریکایی، موسس شرکت اسلحه‌سازی برونینگ (م. 1926)
    1862 - داوید هیلبرت، ریاضی‌دان آلمانی (م. 1943)
    1872 - پل لانژون، فیزک‌دان فرانسوی (م. 1946)
    1876 - اوتو دایلز، شیمی‌دان آلمانی، برنده جایزه نوبل شیمی (م. 1954)

3 بهمن - 23 ژانویه؛ در تاریخ چه گذشت؟
راندولف اسکات

    1897 - سبهاش چندر بوس، سیاستمدار و فعال سیاسی هندی (م. 1945)
    1898 - سرگئی آیزنشتاین، کارگردان روس (م. 1948)
    1898 - راندولف اسکات، بازیگر آمریکایی (م. 1987)
    1907 - هیدکی یوکاوا، فیزک‌دان ژاپنی، برنده جایزه نوبل فیزیک (م. 1981)
    1910 - جنگو راینهارت، گیتاریست و آهنگساز بلژیکی (م. 1953)
    1915 - آرتور لوئیس، اقتصاددان سنت لوسیایی، برنده جایزه نوبل اقتصاد (م. 1991)

3 بهمن - 23 ژانویه؛ در تاریخ چه گذشت؟
سایگو تاکاموری

    1919 - باب پیزلی، فوتبالیست و مدیر انگلیسی (م. 1996)
    1928 - ژان مورو، خواننده، بازیگر، نمایش‌نامه‌نویس و کارگردان فرانسوی
    1929 - چارلز پولانی، شیمی‌دان کانادایی، برنده جایزه نوبل شیمی
    1935 - درک والکوت، شاعر و نمایش‌نامه‌نویس سنت لوسیایی
    1939 - سونی چیبا، بازیگر و رزمی‌کار ژاپنی
    1944 - راتگر هاور، بازیگر هلندی
    1946 - بوریس برزوفسکی، ریاضی‌دان و تاجر روس-انگلیسی
    1947 - تام کارپر، سیاستمدار آمریکایی، 71مین فرماندار دلاویر
    1953 - آلیستر مک‌گرات، کشیش، نظریه‌پرداز ایرلندی
    1962 - ریچارد روکسبرگ، بازیگر استرالیایی

3 بهمن - 23 ژانویه؛ در تاریخ چه گذشت؟
آرین روبن

    1967 - نعیم سلیمان‌اوغلو، وزنه‌بردار ترک-بلژیکی
    1969 - آندری کانچلسکیس، فوتبالیست اکراینی-روس
    1984 - آرین روبن، فوتبالیست هلندی
    1985 - داوتسن کروس، مدل و بازیگر هلندی

مرگ‌ها

    1002 - اتوی سوم، امپراتور روم مقدس (ت. 980)
    1516 - فردیناند دوم، پادشاه آراگون (ت. 1452)
    1567 - چیاچینگ، امپراتور چین (ت. 1507)
    1622 - ویلیام بافن، کاشف و دریانورد انگلیسی
    1806 - ویلیام پیت جوان‌تر، سیاستمدار انگلیسی، نخست‌وزیر بریتانیا (ت. 1759)

3 بهمن - 23 ژانویه؛ در تاریخ چه گذشت؟
ویلیام پیت جوان‌تر

    1837 - جان فیلد، نقاش و آهنگساز ایرلندی (ت. 1782)
    1883 - گوستاو دوره، قلم‌زن و طراح فرانسوی (ت. 1832)
    1893 - خوزه زوریلا، شاعر و نمایش‌نامه‌نویس اسپانیایی (ت. 1817)
    1893 - لوسیوس کیو. سی. لمار، وکیل و سیاستمدار آمریکایی (ت. 1825)
    1944 - ادوارد مونک، نقاش نروژی (ت. 1863)
    1981 - ساموئل باربر، آهنگساز آمریکایی (ت. 1910)
    1984 - معین بسیسو، شاعر فلسطینی (ت. 1926)
    1989 - سالوادور دالی، نقاش اسپانیایی (ت. 1904)

3 بهمن - 23 ژانویه؛ در تاریخ چه گذشت؟
سالوادور دالی

    1991 - نورتروپ فرای، بازیگر و منتقد کانادایی (ت. 1912)
    2002 - پیر بوردیو، جامعه‌شناس فرانسوی (ت. 1930)
    2002 - رابرت نوزیک، فیلسوف آمریکایی (ت. 1938)
    2004 - هلموت نیوتن، عکاس آلمانی-استرالیایی (ت. 1920)
    2007 - ریشارد کاپوشینسکی، روزنامه‌نگار و نویسنده لهستانی (ت. 1932)