داریوش آریا

تا حالا که دوست داشتم هر مطلبی مینویسم از خودم باشه چون انشایم خوبه ولی وقت ندارم و سرم هم شلوغه برا همین مطالب خودم زیاد خوب نیست چون مطلبی که می نویسی باید فوق العاده باشه تا دیگران رغبت کنن اونو بخونن .

پرواز 655 چگونه متلاشی شد

    نظر

 

هدف چندان سخت نبود؛ هواپیمای پرواز 655 نباید به مقصد می‌رسید. ماموریت به ناو جنگی «وینسنس» سپرده شد که فرماندهی آن را کاپیتان «ویلیام راجرز» بر عهده داشت.

روز یکشنبه 12 تیر 1367، ساعت 10:17 دقیقه، هواپیمای ایرباس مدل A300   متعلق به خطوط هوایی جمهوری اسلامی ایران، فرودگاه بین‌المللی بندرعباس را به مقصد دوبی ترک کرد.

جنگ تحمیلی، روزهای پایانی خود را می‌گذراند و حالا آمریکایی‌ها هم شخصا برای دفاع از صدام وارد خلیج فارس شده بودند.

چندین درگیری مستقیم با نیروهای ایرانی، ضربات سنگینی به یگان دریایی شیطان بزرگ وارد کرده بود و حالا آنها باید به گونه‌ای این سرشکستگی‌ها را جبران کنند حتی اگر به قیمت گرفتن جان دهها زن، مرد و کودک بی‌گناه باشد.

ماموریت به ناو جنگی «وینسنس» سپرده شد که فرماندهی آن را کاپیتان «ویلیام راجرز» بر عهده داشت.

هدف چندان سخت نبود؛ هواپیمای پرواز 655 نباید به دوبی می‌رسید.

هواپیما هنوز برفراز خلیج فارس در آسمان ایران بود که راجرز اولین موشک را به سمت بال آن شلیک کرد.

بلافاصله دومین موشک نیز این بار به سمت دم هواپیما شلیک شده و ظرف تنها چند ثانیه هواپیمای مسافربری با 290 مسافر بی خبر و بی‌دفاع خود در ارتفاع 14 هزار پایی متلاشی می‌شود.

جلاد آمریکایی به ادامه ماموریت خود پرداخت و آمریکا هیچگاه رسما تقصیر را بر عهده نگرفت.

ایران 253 نفر – 237 نفر مسافرو 16 نفر خدمه – امارات 13 نفر – هند 10 نفر – پاکستان 6 نفر – یوگسلاوی سابق 6 نفر – ایتالیا 1 نفرو فرانسه هم 1 نفر جمعاً 290 نفر

پرواز مسافربری شماهر 655 شرکت هواپیمایی ایران ایر با شناسه ((IR655  )) از بندر عباس به مقصد دوبی در تاریخ 12 تیر 1367((3 جولای 1988 میلادی ))در حرکت بود که با شلیک 2 فروند موشک هدایت شونده از ناو آموریکایی وینسنس بر فراز خلیج فارس سرنگون شد و تمامی 290 نفر سرنشین آن جان باختند . این سانحه از نظر میزان تلفات انسانی ، هفتمین سانحه مرگبار هوایی تاریخ بود .

ناو جنگی وینسنس آمریکا با بدنه CG49در 25 فروردین ماه 1363 شروع به کار کرد . شهرت این ناو به خاطر سرنگون کردن هواپیمای مسافربری ایران در خلیج فارس در 12 تیر 1367 است . این ناو در تاریخ 9 ژوئیه 2010 از یگان رزم نیروی دریایی امریکا کنار رفت و برای اوراق شدن فروخته شد .

ویلیلم سی راجرز متولد 1938 در تگزاس امریکا که از سال 1978 تا 1989 فرماندهی ناو جنگی یو اس اس وینسنس را برعهده داشت ، در سوم جولای سال 1988 ((12 تیر1367)) در جنایتی هولناک با شلیک 2 فروند موشک سطح به هوا موجب سرنگونی هواپیمای مسافربری ایران شد که طی آن همه 290 سرنشین بی گناه هواپیما کشته شدند. کاپیتان راجرز در پایان خدمت خود به خاطر رفتار بسیار شایسته و انجام خدمات برجسته در طول سال های فرماندهی خود ، مدال لیاقت را از دست رئیس جمهور وقت آمریکادریافت کرد.  


پاسخ قاطع دکتر سید محمود نبویان(نماینده مردم تهران ) به دکتر ظری

((... شما دلاور نیستی !

از شانزده سالگی برای اینکه وارد مبارزات نشی پدرت تو رو فرستاد آمریکا ؛

انقلاب شد نیومدی ؛

جنگ شد نیومدی؛

یک بار صدای تیر نشنیدی ؛

تو میدونی شهید یعنی چی ؛

یتیم یعنی چی؛

تو برای چی باید دلواپس باشی ؛

دلواپس این مردمند که پای انقلاب ایستاده اند ... . ))


سفارت کشور امارات تو خیابان ظفر تهران هست .

فکر میکنید چرا وقتی امارات اسم یک میدان و دو تا خیابان همم دبی را به نام میدان و خیابان خلیج عربی نامگذاری می کنه و نام لیگ فوتبال خودشون را هم با وجود مخالفت ای اف سی و فیفا تغییر نمی دن ،‌اون وقت هیچ مسئولی در شهرداری شهر تهران ، نام خیابان ظفر را به خیابان خلیج فارس تغییر نمی دن تا اونا مجبور بشن در تمامی مکاتبات شون از این نام  استفاده کنند و ضمنا اداره پست هم می تواندتمام مرسوله های پستی را که نام خلیج فارس را استفاده نکرده است ، به امارات عودت دهد به دلیل عدم شناسایی آدرس ...!

 


سالروز فتح خیبرامیرالمؤمنین(ع) با چه نیرویی قلعه خیبر را فتح کرد

   سالروز فتح خیبر

امیرالمؤمنین(ع) با چه نیرویی قلعه خیبر را فتح کرد/ اندازه درب خیبر چقدر بود

در روایات آمده که درب خیبر از جنس سنگ سخت و اندازه آن چهار ذراع در پنج وجب و به ضخامت چهار انگشت بود که امیرالمؤمنین(ع) آن را با دست چپ کنده و سپر قرار داد و در پایان آن را چهل ذراع به پشت سر خود پرتاب کرد.

24 رجب سال هفتم هجری شاهد رویدادی عظیم در غزوات پیامبر خاتم(ص) بود که تاریخ تاکنون نظیر آن را سراغ ندارد، فتح قلعه خیبر توسط امام امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(ع) شاید در وهله نخست واقعه‌ای بزرگ دانسته نشود، اما بازخوانی وقایع این غزوه و نوع استحکامات قلعه خیبر و ترفندهای یهودیان برای جلوگیری از شکستشان زوایای دیگری را پیش روی ما قرار می‌دهد.

و اما جنگ خیبر که میان مسلمانان و یهود اتفاق افتاد، در آن دوره یهودیان منطقه خیبر هشت قلعه داشتند که بسیار مستحکم و دارای امکانات زیادی بود، به طوری که اگر دو سال هم در این قلعه‌ها بسته می‌شد، هیچ کس تشنه و گرسنه نمی‌ماند، در مدتی که حکومت نوپای اسلامی در مدینه شکل گرفته بود، یهودی‌ها علیه مسلمانان توطئه می‌کردند، از جمله در جنگ احزاب با وجود اینکه با پیامبر(ص) قرار گذاشته بودند که هیچ کدام علیه طرف دیگر کارشکنی نکنند و همدیگر را در مقابل دشمن کمک کنند، خلف وعده کردند.

*روز فتح خیبر ژرچم سپاه اسلام بر دست چه کسی بود

پیامبر(ص) در نهایت تصمیم گرفتند با آن‌ها مبارزه کنند، به همین منظور مسلمانان اطراف قلعه‌ها را گرفتند، امّا هر چه تلاش کردند نتوانستند قلعه‌ها را فتح کنند. روزهای اول و دوم  سپاه اسلام به سرکردگی خلیفه اول و دوم برای فتح قلعه‌ خیبر اقدام کردند، اما موفق نشد تا پیامبر(ص) فرمودند: «لَأُعْطِینَّ الرَّایةَ غَداً رَجُلًا یحِبُّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَیحِبُّهُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ‏ لَا یرْجِعُ حَتَّى یفْتَحَ اللَّهُ عَلَى یدَیه»، فردا پرچم را به دست کسی می‌سپارم که خدا و پیامبرش را دوست می‌دارد و خدا و پیامبرش هم او را دوست می‌دارند، باز نمی‌گردد مگر آن که خداوند به دست او پیروزمان خواهد کرد.

با این وجود کسی احتمال نمی‌داد منظور پیامبر(ص)، امیرالمؤمنین(ع) باشد، چون ایشان در آن ایام مبتلا به چشم درد شدیدی شده بودند و اصلاً نمی‌توانستند حرکت کنند، صبح روز بعد پیامبر(ص) سراغ امام علی(ع) را گرفتند و فرمودند: او را بیاورید، سپس آب دهان مبارکشان را به چشم‌های امام(ع) مالیدند و درد چشم‌های حضرت از بین رفت و پرچم سپاه را به دستان مبارکش دادند و فرمودند: اگر خداوند یک نفر را به دست تو هدایت کند، از دنیا و تمام آنچه در آن است، برای تو بهتر است.

*قدرت بدنی امام علی(ع) به روایت شیعه و اهل سنت/ اندازه درب خیبر

در همین راستا برای بررسی بیشتر درباره نقش بی‌نظیر امیرالمؤمنین(ع) در فتح خیبر با حجج اسلام محمدحسن شفیعی شاهرودی مؤلف سلسله موضوعات الغدیر (32 جلد) و امیرعلی حسنلو مدیرگروه تاریخ وسیره مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم گفت‌وگو کردیم که در ادامه می‌آید.

حجت‌الاسلام حسنلو با اشاره به نقل ابن عبدالبر در «الاستیعاب» در مورد قدرت بدنی امام علی(ع) بیان می‌کند: در لیلة المبیت(شبی که امام علی(ع) به جای پیامبر(ص) در بستر خوابید)، وقتی مهاجمان وارد می‌شوند، خالد بن ولید از همه جلوتر بود، به حضرت هجوم می‌برد، امیرالمؤمنین(ع) دستش را می‌گیرد آنچنان فشار می‌دهد که مثل شتر بلند می‌شد و پاهایش را محکم به زمین می‌کوبید، شمشیر از دستش افتاد با اینکه مولا فقط دستش را گرفته و فشار می‌دهد، این در حالی بود که خالد بن ولید هم خیلی شجاع بوده است و این چنین در برابر حضرت(ع) کم می‌آورد.

وی در ادامه با استناد به روایتی از امام علی(ع) درباره نحوه شکست در خیبر می‌افزاید: شیخ مفید در «ارشاد» صفحه 59 به زبان امیرالمؤمنین(ع) نقل می‌کند: «من درب خیبر را کنده به جای سپر به کار بردم و پس از پایان نبرد آن را مانند پل بر روی خندقی که یهودان کنده بودند، قرار دادم، سپس آن را میان خندق پرتاب کردم، مردی ‏پرسید: آیا سنگینی آن را احساس کردی، فرمود: به همان ‏اندازه از سنگینی که از سپر خود احساس می‌کردم».

مدیرگروه تاریخ و سیره مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم با باین اینکه ابن ابی‏الحدید در شرح نهج‌البلاغه به این موضوع اذعان دارد و می‌گوید: اما قوت و نیروی بدنی امام علی(ع) به پایه‏‌ای است که ضرب‏‌المثل شده است، اظهار می‌دارد: ابن‏‌قتیبه در کتاب «المعارف» خود درباره قدرت بدنی امام علی(ع) می‌گوید: «او با هیچ کس کشتی نگرفت، مگر آنکه او را به خاک افکند و اوست که در قلعه خیبر را از جا کند در صورتی که گروهی از مردم جمع شدند تا آن را برکنند نتوانستند و اوست که بت هبل را که از سنگی بزرگ تراشیده بودند از بالای کعبه کند و بر زمین افکند و اوست که در ایام خلافت خود صخره بزرگی را که روی چشمه‌ای قرار داشت و سپاهیان حضرتش نتوانستند آن را بردارند از جای برکند و آب از زیر آن بیرون جست.

وی درباره اندازه درب خیبر با توضیح اینکه هر ذراع تقریباً نیم متر است، ادامه می‌دهد: درب خیبر از جنس سنگ سخت و اندازه آن چهار ذراع در پنج وجب و به ضخامت چهار انگشت بود که حضرت(ع) آن را با دست چپ کنده و سپر قرار داده بود و در پایان آن را چهل ذراع به پشت سر خود پرتاب کرد، این در، آن قدر سنگین بود که پس از پایان جنگ هفت ـ هشت مرد جنگی و حتی چند برابر آن سعی کردند آن را از این رو به آن رو کنند، ولی موفق نشدند، البته این در قلعه یکی از مستحکم‌ترین درهای قلعه بوده که یهودیان سلاح، اجناس گران قیمت و مواد غذایی‌شان را در آنجا قرار می‌دادند.

*امام علی(ع) بدون اینکه روی خود را برگرداند، درب خیبر را 20 متر به عقب پرتاب می‌کند

 روایت غزوه خیبر در جلد 21 بحارالانوار ابراز می‌دارد: شیخ صدوق در کتاب «امالی» نقل می‌کند: چون علی(ع) به دژ قموص  نزدیک شد، یهودیانِ دشمن خدا پیش آمدند و تیر و سنگ به او پرتاب کردند، علی(ع) به آنان یورش برد تا آنکه به در، نزدیک شد. پس پایش را خم کرد و سپس خشمگینانه به کنار کنده در نشست و آن را از جا کند و به چهل ذراع(حدود 20متر) پشت سرش پرتاب کرد، بعد از آن چهل مرد کوشیدند آن را حرکت دهند، نتوانستند، پس ماجرا به پیامبر(ص) اطلاع دادند و حضرت(ص) فرمود: «سوگند به کسی که جانم در دست اوست، چهل فرشته، او را در این کار یاری کردند». امام علی(ع) هنگامی که رو به در خیبر بود و بدون اینکه به عقب برگردد، در را 20متر به عقب پرتاب کرد.

در خطبه یوم الشوری (انتخاب خلیفه در شواری شش نفره به دستور خلیفه دوم) امیرالمؤمنین(ع) وقتی اتفاق نظر جمع بر بیعت با عثمان را دیدند، برخاستند و  دلایل و برهان‌ها را برای آن‌ها اینگونه بیان کد و فرمود: شما را به خداوند سوگند! آیا در میانتان جز من کسی هست که رسول خدا(ص) به چشمانش دست مالیده، در جنگ خیبر پرچم را به او داده باشد  و (به برکت رسول خدا) دیگر نه گرما را حس کند و نه سرما را؟ گفتند: خیر.

*امام علی(ع) قوه الهی را عامل از جا کندن در قلعه خیبر می‌داند/ دو خوشحالی پیامبر(ص) در یک روز

مؤلف سلسله موضوعات الغدیر (32 جلد) درباره اینکه حضرت علی(ع) چگونه توانست در خیبر را از جا بکند، به نقل از امالی شیخ صدوق می‌گوید: امام علی(ع) قدرت الهی را عامل اصلی این پدیده می‌داند و می‌فرماید: «ما قلعتها بقوّة بشریّة ولکن قلعتها بقوّة الهیّة و نفس بلقاء ربّها مطمئنّة»، من هرگز آن در را با نیروی بشری از جای نکندم، بلکه در پرتو نیروی خدادادی و با ایمانی راسخ به روز باز پسین این کار را انجام دادم.

وی کشته شدن مرحب یهودی و ناکام ماندن خلیفه اول و دوم در فتح قلعه خیبر و بازگشت جعفر طیار را از دیگر رویدادهای این واقعه بر می‌شمرد و بیان می‌کند: در این روز جعفر بن ابیطالب(ع) که مدت‌ها در حبشه سکنی داشت، به مدینه باز می‌گردد و پیامبر اکرم(ص) در واکنش به این واقعه می‌فرماید: «بایهما اشد سرورا؟ بقدومک یا جعفر ام بفتح الله علی اخیک خیبر»؛‌ نمی‌دانم به کدام بیشتر خوشحال شوم، از اینکه پس از سالیان دراز موفق به ملاقات شما شدم، یا از اینکه خداوند به وسیله برادر تو علی(ع) دژهای یهود را به روی ما گشود؟، سپس حضرت(ص) خطاب به جعفر(ع) فرمود: «می‌خواهم امروز به تو چیزی را هدیه کنم» و نماز مخصوصی را که بعدها به نام نماز جعفر طیار معروف شد، به جعفر(ع) تعلیم داد. از جا کنده شدن در خیبر علاوه بر عنایت الهی به قابلیت فردی امام علی(ع) باز می‌گردد، همان گونه که در عالم ازل خداوند متعال کمال عبودیت را بر ائمه معصومین(ع) شرط کرد و آن‌ها هم قبول کردند و خداوند هم می‌دانست آن‌ها به عهدشان می‌مانند، لذا آن‌ها را مقرب درگاه خویش قرار داد و یکسری کمالات هم به آن‌ها عنایت کرد، بنابراین همه افراد شایستگی دریافت را ندارند، چون قابلیت وجودی را دارا نیستند.

 


عملیات غرورآفرین حاج عمران -نبرد عاشقانه لشکر 57 لرستان در ارتفا

   عملیات غرورآفرین حاج عمران

نبرد عاشقانه لشکر 57 لرستان در ارتفاعات 2519

 اگر مقاومت رزمندگان لرستان نبود، قطعا شهر پیرانشهر و آذربایجان غربی به تصرف دشمن درمی‌آمد.       

عراق یک بار دیگر عملیاتی از سلسله عملیات‌های موسوم به دفاع متحرک را در منطقه حاج عمران آغاز کرد. هدف دشمن از تدارک این عملیات بازپس‌گیری پادگان حاج عمران، ارتفاعات کدو و اطراف آن و در صورت توان تصرف شهر پیرانشهر و مناطقی دیگر از خاک پاک ایران اسلامی بود.

دشمن به عنوان رسیدن به همین اهداف مورخ 23/2/1365 با به‌کارگیری تیپ و لشکرهای متعدد و حجم آتش سنگین توپخانه و پشتیبانی نیروی هوایی و هوانیروز به طرف مناطق مذکور هجوم برده و توانست در همان ابتدای عملیات ارتفاعات 2519 و سلسله ارتفاعات در اطراف آن را به تصرف خود در آورد. در این زمان پدافند این منطقه را برادران ارتشی به عهده داشتند و رشادت‌ها و پایداری این دلاوران و قهرمانان مؤثر نیفتاد و دشمن با توان زیاد به پیشروی خود ادامه داد.

بنابر این یگان 57 لرستان که در حال تدارک برای انجام عملیات در شاخ شمیران بود، از آن منطقه ( با کنسل نمودن عملیات مزبور) برای سد حملات مکرر و پیشروی‌های خطرناک دشمن در منطقه عمومی حاج عمران فراخوانی شد.

در این راستا نیروهای اطلاعات در کمترین زمان ممکن منطقه را شناسایی و گردان‌های پشتیبانی رزم و تعداد هفت گردان از لشکر 57 حضرت ابوالفضل (ع) « گردان انبیاء، گردان محرم، گردان شهدا، گردان ابوذر، گردان مالک اشتر، گردان ثار الله، گردان محبین » در همان ساعات اولیه وارد عمل شدند، به نحوی که با انجام تک شبانه به صورت پیاپی به طور جانانه‌ای از حرکت دشمن بعثی جلوگیری کردند.

  *  *تقدیم 300 شهید لرستانی به انقلاب اسلامی

 

سرانجام لشکر 57 حضرت ابوالفضل (ع) لرستان با اهدای قریب به 300 شهید و مفقود توانست ارتفاعات 2519 تپه شهدا و تپه شهید صدر را تصرف و جلوی پیشروی دشمن را بگیرد.

با توجه به حجم کم منطقه و آتش پشتیبانی بسیار شدید دشمن، رزمندگان اسلام با شجاعت و از خودگذشتگی و رزم بی‌امان خود و تقدیم شهدای والا مقامی همچون شهید سید مصطفی میرشاکی، شهید درویش‌علی شکارچی، شهید علی‌راست پیرحیاتی، شهید روح‌الله سپهوند، شهید نورمراد مقدسی، شهید محمد سپهوند و .. برگ زرین دیگری را در تاریخ دفاع مقدس از خود به یادگار گذاشتند، آنچنان که مقام معظم رهبری در همان زمان به همین مناسبت به مردم غیور لرستان پیام دادند.

*متن پیام مقام معظم رهبری به مناسبت شهادت شهدای حاج عمران

سلام مرا به مردم شهیدپرور لرستان و شهر خرم‌آباد و علمای محترم ابلاغ کنید، من رشادت و پایداری مردم و عشایر غیور را در وقایع اخیر و جنگ شنیده و اطلاع دارم، لیکن در سال 59 شخصا شاهد شجاعت و دلاوری‌های داوطلبان مخلص آن استان بوده و از نزدیک روحیه مبارز آنان را شناخته‌ام، نبرد آنان بیش از آنچه شنیدنی باشد، دیدنی است. تأسف عمیق و تبریک و تسلیت مرا به مناسبت وقایع حاج عمران به همه آن عزیزان، به خصوص به خانواده محترم شهدا ابلاغ فرمایید. امیدوارم با شهد پیروزی در آینده‌ای نه‌چندان دور کام این امت بزرگ شیرین شود.

از قول من به مردم اطمینان بدهید که پیروزی ما إن‌شاءالله و به فضل و لطف الهی دیر و زود دارد، ولی سوخت و سوز ندارد.

بنابراین با ملاحظه متن این پیام می‌توان به اهمیت واقعه حاج عمران و حساس بودن شهادت‌های دلاوران یگان 57 حضرت ابوالفضل (ع) لرستان در این عملیات پی ‌برد.

در این عملیات شهرستان بروجرد 88 شهید، خرم‌آباد 63، الیگودرز 63، ازنا 30، کوهدشت 18، دورود 12، الشتر 11، پلدختر 7 و نورآباد دو شهید تقدیم انقلاب اسلامی کردند.

یکی از رزمندگان حاضر در این عملیات بیان داشت: ما با 14 اتوبوس به عملیات حاج عمران رفته‌ بودیم و در برگشت تنها 10 اتوبوس از رزمندگان ما برگشتند و 300 تن از بچه‌ها شهید شده بودند و حتی هفت دو برادر با ما بودند که در برگشت هر کدام از آن‌ها یکی از برادران خود را از دست داده بودند.